آثاری از اعظم احمدوند [ زلال باران]
در لابلای خط خطی های ذهن مشوشم
نقش تو ترسیم می شود
بر دفتر دلم قلمم یکرنگ است
اما تصویری که بجا می ماند
ترکیبی است از رنگهای بهشتی
نقشی ماندگار از اسطوره ی دلنوشته های کوتاهم …
🌹🌹🌹
تو ارمغان کدام واژه ی نوری
که در سینه ام سخت ریشه دوانده ای
و کویر بکر افکار دخترک ِ سر به زیر و رامِ قصه های مادربزرگ را
چون جنگل های راش و افرا سرسبز و نمیرا کردی؟
🌹🌹🌹
“قایقی خواهم سخت
خواهم انداخت به آب”
تا رساند دل من را برِ تو
ای تمنای دل ِ دلگیرم
چشم تو در نظرم چون دریاست
تاب گیسوی بلندت چون موج
و من سرگردان همچو پیچک به خیالت پیچان
آب را بر هم زن
موج را رقصان کن
قایق کوچک من را پس ده
فکر من آشوب است
دلم اما روشن
که سراپرده ی افکار تو را
سایه ی خواهش من پوشانده
و در گوش ِعروسِ دریا
قصه ی تور سپید و دل ِ قلاب مرا می خوانی
🌹🌹🌹
چاپ انواع کتاب: شعر،داستان،دلنوشته،رمان،کتاب کودک،کتاب کار،ترجمه کتاب،سفرنامه،زندگینامه،نمایشنامه،فیلمنامه و… با شرایط ویژه و نگارش صفرتا صد پایان نامه و رساله و تبدیل پایان نامه ارشد و رساله دکتری به کتاب و اکسپت مقاله در
انتشارات بین المللی حوزه مشق
با مدیریت دکتر فردین احمدی