ساز دنیا قسمت نبود ما آشِنای قلب هم شیم سنگینه از غم شونه های هر دوی ما وقتی که آب از سر گذشت فرقی نداره چه یک وَجَب باشه چه اندازه ی دریا دلتنگ ولی دلسنگ گذشتیم از هم اما رو ی دلامون سنگِ سنگینی می زاریم دوسِت دارم […]
روز: نوامبر 13, 2022
اثری از ریحانه صادقپور
💚 غزل عالم دلدادگی💚 خانه ام هر روز با نامش معطر می شود جمعه هایم یک به یک با یاد او سر می شود با دمی همچون مسیحا آمد و این گونه باز چشمه ها از شعر من می جوشد و تر می شود من که جز مهرش ندارم […]
آثاری از مارال سیف نژاد
آثاری از مارال سیف نژاد کلبه ای خواهم ساخت در دیاری که در آن ردی از آدمها نیست خاک اطراف من از ریشه ی گلها لبریز ریشه ام غرق در آرامش اعجاب انگیز آسمانها ،آبی شاپرکها،رقصان وزمین سبزودلم بی خبر از بی تابی کلبه ای خواهم ساخت وخودم را […]
آثاری از مریم صدری نژاد
آثاری از مریم صدری نژاد شاپرک عاشق بود چلچله بی خبر از حال دلش فکر کوچ از لب ایوان نگاهش را داشت….. شاپرک نامه نوشته است بمان قدر یک روز فقط فرصت شیدایی ماست … باز باران بارید …. قاصدک خسته ،لب باغچه ای خوابش برد …. صبح از […]
آثاری از اعظم احمدوند [ زلال باران]
آثاری از اعظم احمدوند [ زلال باران] در لابلای خط خطی های ذهن مشوشم نقش تو ترسیم می شود بر دفتر دلم قلمم یکرنگ است اما تصویری که بجا می ماند ترکیبی است از رنگهای بهشتی نقشی ماندگار از اسطوره ی دلنوشته های کوتاهم … 🌹🌹🌹 تو […]
اثری از حدیثه محمدی
سایه ی زخمیِ غم ، سرمای استخوان سوزی را برایم به ارمغان آورده است. این روزها لرزش صدایِ غریبه ی آشنایِ اعماق وجودم، تکرارِ مکرراتی را ندا می دهد که فرجامی جز تحمیل فراموشی نخواهد داشت. آنجاست که باید از تمام باور های رخنه کرده در چَشمانت عبور کنی و […]
اثری از ریحانه آگاه
دنیا که همینجور پیش نمی رود.. بالاخره یک روز جایمان عوض میشود.. بالاخره یک روز می رسد که تو هم دلتنگم شوی.. یک روز بالاخره پا توی آن خیابان لعنتی میگذاری که! یک شب میآید که خاطرات روی دلت سنگینی کند و کاری کند با خواب خداحافظی کنی… یک آهنگِ […]
اثری از عصمت رجبی
عصمت رجبی مؤمنی بودم و ایمان به تو دادم به غلط گُم شده راه میان شبی ومیلی مفرط یک طرف چشم تو و آن طرفش تقدیرم سکه ام شیر ندارد دو طرف آمده خطّ زور تقدیر حریف قَسمت شد که نشد تا بمانی وبمانی وبمانی تو فقط اول وآخر […]
آثاری از کیمیارضازادهبروجنی
آثاری از کیمیارضازادهبروجنی او در کنار او بود؟ یا اشتباه دیدم؟! محبوب بیوفا بود؟ با انتباه دیدم؟ ! دُردیکش هم که امشب، غافل شده ز حالم کاین هم به طالعم بود، بختم سیاه دیدم 🌹🌹 مرقد و صحن تو کافیست، پریشان شده را تا که آرام کنی […]
آثاری از سحر دلفان
آثاری از سحر دلفان ناگهان داغ خیالت مرا خنجری زد بر این سینه آتش زده ام من فرو ریختم از دلهره ها فاصله ها قلب من پر شده از وحشت این خاطره ها 🌹🌹 و من سالها سکوت را به یک شب فریاد جانانه به یک تب که […]