من اون دخترِ لوس بابایی نبودم، هیچوقت قبل خواب منتظر بوس مامانم نبودم، همیشه خودم بودم و خودم، هروقت که درد داشتم، تنهایی گشتم دنبال درمانش، هربار که زخمی شدم، تنهایی بستمش، حتی اگه دوایی پیدا نمی کردم براش، بازم تنهایی منتظر می موندم تا زمان بگذره و خودش ترمیم […]
برچسب: ستایش زنگنه
اثری از بانوی هنرمند ستایش زنگنه/انتشارات حوزه مشق
کسی نمیپرسه چی شد که اون ادم شر و شور تبدیل شد به این آدم خسته و درمونده؟! همهش می گن اگه حالت خوب نیست، اگه افسردهای یا اگه درمونده شدی واحساس تنهایی کردی ، با یکی حرف بزن،درد و دل کن نزار چیزی تو دلت بمونه… […]
اثری از بانوی هنرمند ستایش زنگنه/نشر حوزه مشق
می دونستم برمیگرده می دونستم پشیمون میشه بعد از مدتها دقیقا جایی که جون به لبم کرده بود، نوتیف پیامش افتاد رو گوشیم اما دیگه برای خوندن پیامش مثل اون موقع ها ذوق نداشتم… دیگه مثل قبل برای حرف زدن باهاش مشتاق نبودم کارمو انجام دادم و وقتی حوصلم […]
اثری از بانوی هنرمند ستایش زنگنه
یادمه یکی بهم می گفت: اگه زیاد، دلتنگی کنی و هی سراغشوبگیری، این جور دیگهفرصتدلتنگ شدن رو ازش می گیری،حواست هست؟ ! می دونستی،کسی که فرصت دلتنگ شدن نداشته باشه ؛ خیلیچیزارو زود ازیادمی بره ، راحت ازشون می گذره و فراموش می کنه… البته می دونم سخته، می دونم […]
اثری از ستایش زنگنه
سالها پیش خونهی ما یه اتاق پشتی داشت که تقریبا شکل انباری بود. داخل اتاق یه سری وسایل روی هم تلنبار شده بود. توی اتاق یه کمد دیواری نسبتا بزرگ بود که رختخواب توش چیده بودیم. اون روزا هروقت از کسی دلخور بودم، هروقت با کسی حرفم میشد، هروقت بغض […]
گفت و گوی مجله کشف استعداد برتر با سرکار خانم ستایش زنگنه از هنرمندان انتشارات حوزه مشق
۱/لطفاً خودتون رو برای مخاطبین ما معرفی کنید *ستایش زنگنه هستم،متولد ۸۳/۷/۲۰ و ساکن خوزستان، شهر اهواز ۲/علاقه ی شما به ادبیات از چه زمانی شروع شد؟ *از سال ۹۷ با تشویق معلم ها و اکثر دوستانم. ۳/از چه زمانی شعر گفتن برای شما جدی شد؟ *از امسال سعی کردم […]
گفت و گوی مجله کشف استعداد برتر با سرکار خانم ستایش زنگنه از هنرمندان انتشارات حوزه مشق
۱/لطفاً خودتون رو برای مخاطبین ما معرفی کنید _ستایش زنگنه هستم ، ۱۸ سال سن دارم. ۲/علاقه ی شما به ادبیات از چه زمانی شروع شد؟ از سال ۹۷ ۳/از چه زمانی شعر گفتن برای شما جدی شد؟ از دوسال پیش ۴/نظر خانواده در مورد شعر گفتن شما چه بود؟ […]