۱/لطفاً خودتون رو برای مخاطبین ما معرفی کنید
۲/علاقه ی شما به ادبیات از چه زمانی شروع شد؟
۳/از چه زمانی شعر گفتن برای شما جدی شد؟
۴/نظر خانواده در مورد شعر گفتن شما چه بود؟
۵/در چه قالب هایی شعر میگویید ؟
۶/در بین شاعران بعد از انقلاب کدام را موفق میدانید؟
۷/به نظر شما شعر گفتن قابل یاد گرفتن یا ذاتی است؟
۸/موضوعات و مضامین اشعار شما بیشتر چیست؟
۹/آثار چه شاعرانی را بیشتر مطالعه میکنید و در سرودن تحت تاثیر کدام شاعر هستید؟
۱۰/به عنوان شاعر جوان انتظار دارید در شعر به چه افقی دست پیدا کنید؟
۱۱/چه آثاری از شما به چاپ رسیده و در چه جشنواره هایی شرکت کرده و برگزیده شده اید؟
۱۲/انجمن ها چه تاثیری بر شعر شما گذاشته است؟
در پایان یکی از شعر هاتون رو برای ما بخوانید.
?????????
۱.آیدا نظری هستم ۱۹ ساله از اصفهان
۲.راستش من همیشه به ادبیات علاقه داشتم و اینکه همین علاقه باعث شد که من عاشق کتاب خوندن بشم و این کتاب ها اصولاً رمان و شعر هستن
۳.واقعیتش من اصلا نمیدونستم که توانایی شعر گفتن دارم این جرقه برای در اوایل نوزده سالگی خورد تقریبا یک سال پیش که من کمی از احساسی احساس خلأ میکردم و با یکی از معلم های خوب مدرسم خانم مرضیه مختاری داشتم راجب این موضوع صحبت میکردم که ایشون به من گفتند که اگر میخوام حال خودم رو بهتر کنم شروع به نوشتن کنم اونجا بود که دیگه من دست به قلم شدم و تازه فهمیدم توانایی شعر گفتن دارم در واقع خانم مختاری باعث این شدن که من نوشتن رو شروع کنم
۴. خانواده ام که خیلی از این بابت خوشحال هستن و حامی خوب من هستن توی همه شرایط الخصوص مادرم
۵. بیشتر در قالب شعر سپید
۶. احمد شاملو ، فاضل نظری و علیرضا آذر چون خیلی روان و زیباست شعر هاشون
۷.به نظر من باید توی ذات آدم باشه و بعد با یادگیری بیشتر این استعداد و پرورش بده برای منکه همینطور بوده
۸. دوست داشتن، چون به نظر توی زندگی همه ما دوست داشتن و دوست داشته شدن خیلی خیلی تاثیر گذاره
۹. من خودم به شخصه عاشق فروغ فرخزادم و نوشته های ایشون تاثیر به سزایی همیشه روی من میزاره
۱۰. من تنها هدفم از شعر گفتن اینه که مردم از شعر های من لذت ببرن
۱۱. راستش هنوز که کتابی به چاپ نرسوندم ولی انشالله به زودی کتاب مشترک من با چند شاعر دیگه به چاپ میرسه
۱۲. من تا بحال توی هیچ انجمنی شرکت نکردم فقط کلاس های خانم فیروزه رحمانی که واقعا تاثیر زیادی روی نوشته های من داشتن
۱۳.از غزل خالی خالی شده بودم
تا تو را دید دلم
در هوای بد قلبم گرفتار شده بودم
تا تو را دید دلم
با نفس تنگی غم، یار شده بودم
تا تو را دید دلم
از تمنای تو دورم چه کنم خواب حرام است
بی تو قلبم شب و روز نبض ندارد
چه کنم حال خراب است
من به خود قلب و تن روحم بدهکارم تو را
این همه آهسته و آرام رها کردی مرا
من شدم غم خوار تو ،با غم رها کردی مرا
بی وفا حالا چرا؟!
من زلیخای نگاه های تو بودم
تو رها کردی مرا در چاه چرا؟
در نظر دارد تو را هر شب دلم
آمدن در خواب من سخت نبود
تو دریغ کردی چرا؟
ماشالله دخترزیبا…دوست افتخارافرین من❤️
همیشه موفق وپیروز باشی