۱/لطفاً خودتون رو برای مخاطبین ما معرفی کنید
١-من مهسا محلوجی هستم
۱۷ سالم
دانش اموز سال یازدهم علوم ادبیات انسانی
۲/علاقه ی شما به ادبیات از چه زمانی شروع شد؟
٢-از دوره راهنمایی و زمانی که اولین اِنشام مورد توجه قرار گرفت
۳/از چه زمانی نوشتن برای شما جدی شد؟
٣_از وقتی که یه مشکل بزرگی تو زندگیم پیش اومد و به شدت اسیب دیدم تصمیم گرفتم سختی های زندگیمو بنویسم
۴/نظر خانواده در مورد نوشتن شما چه بود؟
۴_ فقط تشویق بود
۵/در چه قالب هایی مینویسید ؟
۵_دلنوشته و متن های اجتماعی
۶/در بین شاعران و نویسندگان بعد از انقلاب کدام را موفق میدانید؟
۶_هوشنگ ابتهاج
۷/به نظر شما نوشتن قابل یاد گرفتن یا ذاتی است؟
٧_ به نظر من بستگی داره به این که شما چقدر شعر و کتاب میخونی
تا زمانی که شروع به خوندن نکردی نمیتونی بفهمی ایا استعدادی داری یا نه…
۸/موضوعات و مضامین نوشتههای شما بیشتر چیست؟
٨_عبور از سختی های زندگی خودم و نقد های اجتماعی
۹/آثار چه شاعران و نویسندگانی را بیشتر مطالعه میکنید و در نوشتن تحت تاثیر کدام نویسنده یا شاعر هستید؟
٩هوشنگ ابتهاجسهراب سپهری
مولانا _حافظ
نویسنده خاصی هیچوقت مدنظرم نبوده اما نوشته های روزبه معین رو علاقه خاصی بهشون دارم
۱۰/به عنوان نویسنده جوان انتظار دارید در نوشتن به چه افقی دست پیدا کنید؟
١٠_به سطحی برسم که بتونم فیلمنامه و متن های تاثیر گذار بنویسم
۱۱/چه آثاری از شما به چاپ رسیده و در چه جشنواره هایی شرکت کرده و برگزیده شده اید؟
١١_کتاب از حال من عبور که در حوزه مشق به چاپ رسید
۱۲/انجمن ها چه تاثیری بر نوشتن شما گذاشته است؟
در پایان یکی از نوشته هاتون رو برای ما بخوانید.
در غوغای جهان آنان که میمانند را باید به آغوش کشید.
نه برای ماندنشان بلکه برای بودنشان
آنان که میمانند در تلاطم روزمرگی های جهان مسیر بازگشت از نبض زمان را میدانند
هرچه زمان جلوتر میرود ماندن ها نصف میشود
گویا این عقربه ها در پس هر ثانیه شان لحظه ای را ثبت میکنند
اما نمیدانم در کدام ثانیه پایان منو توست
گویی روزگار هم خبر ندارد،
اما بمان،بمان تا بمانند آنان که علت زیستنشان توست….
(غوغا)