درمیان انبوه بیشه زارهای این پاییز سرد،
درد عجیبی تار و پودم را چنگ می زند
درپس غروب این بیابان،
در پشت دروازه های شب ،
افق از دور پیداست
جوانه می زند
و من غزل غزل ، روشنی می سرایم.
🌹🌹🌹
یه چیزی مثل خون تورگهام
همونقدر مهم و حیاتی
بودنت را می گم
شدی صاحب هر بند دلم
یهو اومدی و تمام حفره های قلبم را پر کردی
کنارم هستی
و بهونه هامو می گیرم
القصه جزتو کسی درخاطرم نیست
🌹🌹🌹
باب الحسین روزی منتظرم باش
می آیم سینه می زنم پای روضه ات
سپرم باش می آیم
در محرم سر لشکر سربازهای یا زینب تو ام
قرار ما اربعین،
مدافع علم باش
می آیم دوست دارم قلبم چو جسمت
چاک چاک جان مرا بگیر
حوالی قتلگاه پدرم باش می آیم
اگر دستم نرسید به دامانت
در این جهان روی پل صراط
مهر قبولی گذرم باش می آیم
🌹🌹🌹
خسته ام از این همه ایستادگی
ساعت ها به این می اندیشم
بن بست زندگی آنجاست
که مغزآلزایمر می گیرد نه دل
دیگر شبها که می خوابم ساعت دلم را
روی هیچ وقت کوک کنم
من دیگر تمام شدم
خوابیدنم هم برای فرار از بیداریست
🌹🌹🌹
یا رب دل من را آرامش جان ده
درد را هم چو صابری درمان ده
من دانم که چه می خواهم ز تو
درد را بگیر ز من عشق جانان ده
مداوایم کن تو با یک نگاهت
به روح من تو عمری جاویدان ده
پس مگیر هر آنچه داده ای تو
الهی آنچه را کس نتواند آن ده
🌹🌹🌹
نیستی و من هر شب قصه مهتاب را
در فراغ شمع می سرآیم دلبرم،
من هنوز عطر پیراهنت را
به طبع می سرآیم
جای کدام زخم را با نبودت بپوشانم
و دم نزنم هنوزم روی خاطراتت قدم می زنم
وغبار را به نفع می زدایم
آشوب می شود نبض نفس هایم،
تو رفته ای و من
هرشب به بهانه عشقت،
دلم را به همین وضع می گشایم
🌹🌹🌹
مادبزرگم باخودش یه تیکه الماس داشت
دست و صورتش بوی عطر گل یاس داشت
قنوت هایش پراز رازو نیازودعاهای مادرانه
جانماز رنگی اش رنگی از اخلاص داشت
خاطرات کودکیمان را از اول با او نوشتیم
خط به خط زندگی با او،شکل خاص داشت
🌹🌹🌹
طرح لبخند زیبای مرا یار شوخ و دلبندم کشید
بر کتاب عشق و امید دیباچه فریبا را هنرمندم کشید
خنده ام چون شراب خنک برجام بلورین ریخت
با چشمهای افسونگرش خنده ی مستی رابا آتش جهنم کشید
گاه گاهی با لبخند شیرینم درمان می کند دردش را
با صدای خنده هایم لبخند مرا چند سطر درهم کشید
🌹🌹🌹
صبح یعنی صراحت ابراز دل
نسیم صبحگاهی می وزد
به به چه دل انگیز است
صبح پاییزی خش خش برگ ها
و دوصد رنگین کمان رنگ ها دلم را گشود
پاییز جادویی ترین فصل دلرباییست
🌹🌹🌹
عاشقی جرم قشنگیست
به یقین می دانی
عشق شیرین مرا نقد به دین می دانی
عاشقم باش عزیزم نکن سرزنش از احساس
بسته ام دل ب عشق تو ،تو تلقین می دانی
شده تکرار نفس سنگین روی سینه ام
عاشقی جرم قشنگیست می دهدم تسکین میدانی
چاپ انواع کتاب: شعر،داستان،دلنوشته،رمان،کتاب کودک، کتاب کار،ترجمه کتاب کتاب، سفرنامه،زندگینامه،نمایشنامه،فیلمنامه و… با شرایط ویژه و تبدیل پایان نامه ارشد و رساله دکتری به کتاب با بهترین شرایط
و اکسپت مقاله همایشی، کنفرانسی در یک هفته در
انتشارات بین المللی حوزه مشق
با مدیریت دکتر فردین احمدی 👇