عصمت رجبی
مؤمنی بودم و ایمان به تو دادم به غلط
گُم شده راه میان شبی ومیلی مفرط
یک طرف چشم تو و آن طرفش تقدیرم
سکه ام شیر ندارد دو طرف آمده خطّ
زور تقدیر حریف قَسمت شد که نشد
تا بمانی وبمانی وبمانی تو فقط
اول وآخر افسانه ی ما تسلیم است
سرنوشتی که ندارد به خدا حدِّ وسط
گفته بودم به غزل اسم تو را خط زده ام
باز شعر آمد و اسم تو و نقطه سر خطّ
🌹🌹 چاپ انواع کتاب: شعر،داستان،دلنوشته،رمان،کتاب کودک،کتاب کار،ترجمه کتاب،سفرنامه،زندگینامه،نمایشنامه،فیلمنامه و… با شرایط ویژه و نگارش صفرتا صد پایان نامه و رساله و تبدیل پایان نامه ارشد و رساله دکتری به کتاب و اکسپت مقاله در
انتشارات بین المللی حوزه مشق
با مدیریت دکتر فردین احمدی