(باز هم باران می آمد)
– شاهگل! بیا ببین داره بازم بارون میاد. شاهگل درست پشت سرش ایستاده بود. لبخند ملیحی روی لبهای اناری اش، نقش بست:
- مثل این که باز فرشتهها، روی دریای آسمان پایکوبی به راه انداختند. نازگل که در رویای کودکانه خویش غرق شده بود. با ذوقی وصف ناپذیر، در حالی چشمان سیاهش برق می زد، در چوبی پنجره را باز کرد و دستان کوچک سفیدش را بیرون برد. قطرههای تند باران، دستانش را قلقلک می داد.
– آبجی، میگم نکنه فرشتهها اون بالا اینقدر برقصن و پایکوبی کنند، که یهو سقف آسمون خراب بشه و همه جارو آب ببره! ببین آخه بارون خیلی تند تر شد! شاهگل از تصورات و ترس نازگل کوچک، خنده صدا داری کرد. و شال گردن نارنجی رنگی که به تازگی برای خواهر کوچک مو مشکی اش بافته بود، را دور گردن نازگل پیچید. آخر دیگه هوا سرد شده بود و دخترک کوچک لب پنجره ممکن بود، سرما بخورد و ناخوش شود.
آن وقت خر بیار و باقالی پر کن. دخترک سرتق به هیچ وجه لب به دارو نمی زد. طعم تلخ آن شربت های دارویی، اصلا با طبع شیرین دخترک سازگار نبود. دخترک همچنان با ذوق از پشت پنجره به قطره های باران که روی درخت ها و گل های حیاط فرود می آمدند خیره شده بود.
با آن دل کوچکش برای بچه گربه های مامان لوسی غصه می خورد. که زیر این باران و در هوای سرد سرما می خورند. آنقدر لب پنجره ماند که بلاخره خواب به سراغ چشمانش آمد. شاهگل او را در آغوش گرفت و روتختش خواباند.
-آبجی، به فرشتهها بگو که آرومتر جشن بگیرن و برقصن، اگه سقف آسمون خراب بشه، همه رو آب می بره. نازگل زیر لب در خواب و بیداری این حرف هارو تکرار میکرد. شاهگل صورت نرم و تپلی دخترک را بوسید و ملحفه را رویش کشید. دم گوشش گفت: – نگران نباش، حتما بهشون میگم. باز هم باران می آمد، اما این دفعه فرشتهها روی سقفآسمان جشن نگرفته بودند.
این دفعه اشک اهالی آسمان بود که چکه می کرد! شاهگل به جای خالی دخترک چشم دوخته بود. بیماری سل نگذاشت که دخترک پاییز سال آینده را ببینید و باز برای بچه گربهها غصه بخورد. دخترک نبود ولی باز هم باران می آمد.
بهترین انتشارات،معتبرترین انتشارات،محبوب ترین انتشارات پرکارترین انتشارات،ناشر کتاب انتشارات چاپ کتاب،چاپ کتاب شعر ،چاپ کتاب داستان،چاپ کتاب دلنوشته،چاپ کتاب رمان،چاپ کتاب سفرنامه،چاپ کتاب نمایشنامه، چاپ کتاب زندگینامه،چاپکتاب زندگینامه،تبدیل جزوات اساتید، مربیان،معلمان،دانشجویان به کتاب تبدیل پایان نامه کارشناسی ارشد و رساله دکتری به کتاب،تبدیل مقالات و نوشته های علمی به کتاب، استخراج مقاله از پایان نامه
🌹🌹🌹🌹 چاپ انواع کتاب: شعر،داستان،رمان،دلنوشته،سفرنامه،زندگینامه،نمایشنامه،فیلمنامه،تبدیل جزوات اساتید،معلمان،مربیان،دانشجویان به کتاب، تبدیل پایان نامه کارشناسی ارشد و رساله دکتری به کتاب با مدیریت استاد فردین احمدی در واتساپ به کارشناسان ما پیام بدهید. ۰۹۱۹۱۵۷۰۹۳۶
۰۹۳۹۳۳۵۳۰۰۹