شناختها چگونه بدست مى آيد؟
استاد علی صفایی حائری:
جوابش اين است كه يك مقدارش با تعلم است، يك مقدارش با بنبست هايى است كه آدم پيدا مى كند. من كه ماشينم با اين دنده راه نمى رود. پت پت مى كند. نمى شود آنجا خودسرى كنم بگويم: بايد با اين دنده راه بروى! خودت را هم بكشى دندهات را عوض نمى كنم. خب اين نمى شود، يك دنده ديگر!
من با همسرم يا با فرزندم تندى مى كنم مى بينم كه اين جواب مناسب را نداد، خب وسيله ى ديگرى را به كار بگيرم. اهرم ديگر، دور ديگرى را تجربه كنم. تجربه هست، تعلم هست، پيش بينى ها هست، كه چه ضعف هايى را ممكن است داشته باشد.
جامع اش هم همان نكته ى آخرى بود كه گفتم؛ بدانم كه در شرايط گوناگون و احتمالات متفاوتى كه اتفاق مى افتد، چه عوامل متفاوتى مى شود به كار گرفته شود. آموزش مى خواهد، تجربه مى خواهد، تدبر مى خواهد. و اين چيزى است كه بايد شروع كنيد.
مثل اينكه شما بگويى الفبا را من چگونه بنويسم. يك آموزشى مى بينى، بعد هم تمرينى مى كنى، بعد هم حوادث را مى بينى. فقر هست، مريضى هست، رابطه هاى گسترده هست، توقع ها هست، دنياهاى متفات آدم ها هست. اينها خواه ناخواه مشكلاتى را بوجود مى آورد.
اين مشكلات ممكن است در ما يا لجاجت و سخت گيرى و يا تزلزل و سستى را بوجود بياورد.
روابط عمومی انتشارات بین المللی حوزه مشق