۱/لطفاً خودتون رو برای مخاطبین ما معرفی کنید به نام خدا شایان نادری مهر هستم ۲۳ سالمه و ساکن اصفهان و خیلی خوشحالم که خدمت شما و مخاطبین عزیز تون هستم.
۲/علاقه ی شما به ادبیات از چه زمانی شروع شد؟ راستش نمیخوام زیاد این جمله کلیشه ای رو به کار ببرم که از کودکی عاشق ادبیات بودم اما از همان دوران کودکی خیلی به شعر و این ریتمیک بودن شعرهایی که در کتاب ادبیات که آن زمان نامش فارسی بود علاقه داشتم و خیلی برای حفظ کردنش ذوق داشتم و این علاقه باعث شد که من در دبیرستان رشته ادبیات را انتخاب کنم تا بتونم بیشتر با این معقوله آشنا بشم.
۳/از چه زمانی شعر گفتن برای شما جدی شد؟ من وقتی نوشتن رو شروع کردم زیاد نگاهم جدی نبود و اصلا به این که بخوام ادامش بدم فکر نمی کردم اما هرچه پیش رفت و تو خلوت خودم کم و بیش می نوشتم دیدم که خیلی علاقه زیادی به این کار دارم و آرامش و حس خوبی بهم میده و تقریبا میشه گفت از سن ۱۷ سالگی اون جدیت آغاز شد.
۴/نظر خانواده در مورد شعر گفتن شما چه بود؟ راستش شعر اولی رو که نوشتم خیلی تردید داشتم که برای خانواده بخونم یا نه اما تا این کار رو انجام دادم خیلی مورد استقبال قرار گرفت و به جرات یک سکوی پرتاب عجیبی برای من بود و به قول گفتنی خیلی کیف کردم و لذت بردم. اما از اون به بعد تا مدت ها کسی خبر نداشت که من هنوز شعر مینویسم و این کار رو دنبال کردم برای همین خودم بیشتر تو این راه مشوق خودم بودم.
۵/در چه قالب هایی می نویسید ؟ در اغلب موارد ترانه می نویسم اما گه گدار غزل هم کار می کنم.
۶/در بین شاعران بعد از انقلاب کدام را موفق میدانید؟ راستش چند تا شاعر هستند که من خیلی کارهاشون رو دوست دارم و به نظرم خیلی قلم خوبی دارند. روزبه بمانی، رستاک حلاج، افشین مقدم و مونا برزویی. البته شاعر های دیگه ای هم هستند که بسیار کار درست و کار بلد هستند اما به نظر من این چهار عزیز تاثیرگذاری بیشتری روی مخاطب می گذارند.
۷/به نظر شما شعر گفتن قابل یاد گرفتن یا ذاتی است؟ به نظر من شاعر ها، شاعر به دنیا می آیند و این چیزی نیست که اکتسابی باشه و یک چیز کاملاً ذاتیه اما برای بهتر شدن باید از تجارب اساتید بهره برد.
۸/موضوعات و مضامین آثارتان بیشتر چیست؟ بیشتر عاشقانه چون معقوله عشق یک امر جدی و قابل احترام برای من هست اما نمیشه روی مسائل اجتماعی سر پوش گذاشت چون اجتماع چیزیه که داخلش داریم زندگی می کنیم و درگیرشیم و نباید که نادیدش گرفت و محکومیم به نوشتن ازش.
۹/آثار چه شاعرانی را بیشتر مطالعه میکنید و در سرودن تحت تاثیر کدام شاعر هستید؟ آثار دو نفر رو به شدت تحت تاثیر شون هستم روزبه بمانی و رستاک حلاج آثار و کار های این دو عزیز رو به شدت مطالعه و دنبال می کنم اما اگر بخوایم کامل تر به قضیه نگاه کنیم روزبه بمانی الگو و الهام بخش من در این راه بود.
۱۰/به عنوان شاعر جوان انتظار دارید در شعر به چه افقی دست پیدا کنید؟ به شدت آدم بلند پروازی هستم و دیدگاه و هدف من در این عرصه این هست که جا پای بزرگان بگذارم و در مسیر درست حرکت کنم و بتونم روزی جشن امضای کتاب خودم رو در جای جای ایران برپا کنم و به آرزوی قلبیم یعنی همکای با الگوی خودم روزبه بمانی برسم
۱۱/چه آثاری از شما به چاپ رسیده و در چه جشنواره هایی شرکت کرده و برگزیده شده اید؟ انشالله در آینده ای بسیار نزدیک کتاب مشترک بنده به همراه چند شاعر عزیز دیگه در انتشارات حوزه مشق به چاپ می رسه بله در جشنواره امید شرکت کردم و یکی از ترانه های بنده در بخش استانی مورد قبول واقع شد و به بخش کشوری رسید و هنوز اعلام نتیجه اون بخش نشده و تا ببینیم به امید بخدا چی پیش میاد.
۱۲/انجمن ها چه تاثیری بر شعر شما گذاشته است؟ خیلی باعث پیشرفت شدند چون باعث میشن نقاط قوت و ضعف رو شناسایی کرد و نقات ضعف رو پوشش داد و به تجربه آدم بسیار کمک می کنه. یک نکته پایانی هم میخواستم بگم که بسیار تشکر میکنم از استاد خوب و دلسوزم سرکار خانوم مهزاد رازی که بسیار من رو در این امر یاری داد و با کمک هاش راه رو برای من هموار کرد در پایان یکی از شعر هاتون رو برای ما بنویسید. بله حتما با افتخار ترانه ” گلوله” شده حتی از دور ببینم تورو ازین که نباشی اصن، بهتره همین که بهم لحظه ای فک کنی تا مرز جنونت منو می بره بهم خیره میشی نگات میکنم نگاهت بهم حس خوبی نداشت همین ساده ترک کردن تو ببین چه زخم عمیقی توُ قلبم گذاشت شبیه گلوله بود این رفتنت جای ترکشش مونده روی تنم نمیدونم هروقت دلم تنگته تو آغوش کی بغضمو بشکنم نبودت مثه مرگ تدریجیه ازم آروم آروم نفس می بُره تو اونجا نشستی توُ آرامشی من اینجا نشستم پر از دلهره
زنده باد 👑💪✌️💎