۱/لطفاً خودتون رو برای مخاطبین ما معرفی کنید
۲/علاقه ی شما به ادبیات از چه زمانی شروع شد؟
۳/از چه زمانی شعر گفتن برای شما جدی شد؟
۴/نظر خانواده در مورد شعر گفتن شما چه بود؟
۵/در چه قالب هایی شعر میگویید ؟
۶/در بین شاعران بعد از انقلاب کدام را موفق میدانید؟
۷/به نظر شما شعر گفتن قابل یاد گرفتن یا ذاتی است؟
۸/موضوعات و مضامین اشعار شما بیشتر چیست؟
۹/آثار چه شاعرانی را بیشتر مطالعه میکنید و در سرودن تحت تاثیر کدام شاعر هستید؟
۱۰/به عنوان شاعر جوان انتظار دارید در شعر به چه افقی دست پیدا کنید؟
۱۱/چه آثاری از شما به چاپ رسیده و در چه جشنواره هایی شرکت کرده و برگزیده شده اید؟
۱۲/انجمن ها چه تاثیری بر شعر شما گذاشته است؟
در پایان یکی از شعر هاتون رو برای ما بخوانید.
???????????
سلام بهمن صفایی امرایی هستم
متولد ۱۳۶۶استان لرستان شهرستان رومشکان
من از سن۲۰ سالگی به شعر و ادبیات علاقمند شدم
بعد از ۳ سال ودر سن ۲۳ سالگی به سرودن غزل روی آوردم و به صورت حرفه ای ادامه دادم
نظر خانواده ام و دوستانم این بود که ادامه بدم و حتی در این سالهای آخر بعد از ازدواجم همسرم مشوق من بودن باعث رشد و شکوفاهی من شدن
من کلا علاقه خاصی به سرودن غزل دارم و بیشتر غزلسرا هستم ومن رو در شهرستان به ِغزلسرا میشناسن
دربین شاعران بعد از انقلاب به نظرم استاد شهریار حرفی برای گفتن نزاشتن
شعر گفتن طبع جوششی و ذاتی میخاد
اشعار و غزلیات من بیشتر عاشقانه هستن و این سبک رو خیلی دوست دارم و مطمعنا از این بعد هم به همین سبک ادامه خواهم داد
من آثار استاد شهریار رو خیلی دوست دارم و واقعا زندگینامه این بزرگوار من رو تحت تاثیر قرار دادند و بیشتر غزلیات ایشون رو مطالعه میکنم
به عنوان یه شاعر جوان واقعا دوست دارم به حدی برسم که جوانان کشورم اشعارم رو مطالعه کنن و در چاپ کتاب های بعدی موفق باشم
آثاری از من تا بحال به چاپ نرسیده و همیشه به دنبال انتشارات بزرگی میگشتم که خداروشکر یکی دوستانم انتشارات حوزه مشق رو به من معرفی کردند ولی در جشنوارهای زیادی شرکت کردم و برگزیده شدم
انجمن ها واقعا باعث رشد شکوفایی شاعرهای جوان میشن و بنده هم از همه عزیزان و شاعرانی که در انجمن ادبی چرداخ شهرستان رومشکان که سالها مشوق بنده بودند کمال تشکر قدر دانی رو دارم
بعد من چون خونبهای پایمالت میکنند
با سرتو معامله خود را دلالت میکنند
بعدمن دیگر نمیگوید کسی از عاشقی
میزنند زخم زبان آشفته حالت میکنند
منکه عمری گوش دادم حرفهای گفته را
قبل آنکه لب گشایی لنگ و لالت میکنند
چون حرامست بوسه نامحرم از مردانگی
نذر و قربانی و با فتوا حلالت میکنند
میزنند بر ریشه های سبز و برگت با تبر
بعد خشکی آتش و آخر ذغالت میکنند
جای می پیمانه ات را پر کنندزهر تمام
عاقبت در گوشه میخانه چالت میکنند