۱/لطفاً خودتون رو برای مخاطبین ما معرفی کنید.
محبوبه بندری(مهربانو)
۲/علاقهی شما به ادبیات از چه زمانی شروع شد؟
از ۱۵ سالگی، از روی انشای خواهرم عاشق ادبیات شدم.
۳/از چه زمانی شعر گفتن برای شما جدی شد؟
تقریبا از ۲۵ سالگی به صورت جدی پیگیری کردم.
۴/نظر خانواده در مورد شعر گفتن شما چه بود؟
خب طبیعتا همه نظر مثبتی نداشتند ولی پدر خدا بیامرزم بسیار پیگیر بود و علاقهی زیادی از خودش نشون میداد.
۵/در چه قالبهایی شعر میگویید ؟
بیشتر در قالب غزل و مثنوی
ولی در دلنوشته و گاهی شعر نو، هم دستی دارم. ولی شخصا علاقه شدیدی به مثنوی دارم.
۶/در بین شاعران بعد از انقلاب کدام را موفق میدانید؟
شعرای جوان بسیار موفق و با احساس و پایداری، بعد از انقلاب شعرهای ناب و زیبایی سرودند. نامشان جاوید.
۷/به نظر شما شعر گفتن قابل یاد گرفتن یا ذاتی است؟
به نظر من ذاتی است. اگر تمام قواعد سرودن شعر را بلد باشیم، اما اگر در درونمان ریشهای از الطاف بلند شعر نباشد، هرگز نمیتوان شعر درخور و با مسمایی سرود. ممکن است برحسب فراگیریها شعری بگویند اما پخته نخواهد بود.
۸/موضوعات و مضامین اشعار شما بیشتر چیست؟
بیشتر عاشقانه است اما در اشعارم گریزی به عرفان هم زدهام.
۹/آثار چه شاعرانی را بیشتر مطالعه میکنید و در سرودن تحت تاثیر کدام شاعر هستید؟
از مولانا، سعدی، و علاقه و ارادت خاص به استاد شهریار دارم
۱۰/به عنوان شاعر جوان انتظار دارید در شعر به چه افقی دست پیدا کنید؟
امیدوارم شعر جایگاه محکمتری در دل مردم داشته باشد چرا که تمام سرودهها از دل برآمده و بر دل کاغذ نقش بسته. امیدوارم در این عرصه به افقهای روشن و پایدارتری دست پیدا کنم
۱۱/چه آثاری از شما به چاپ رسیده و در چه جشنوارههایی شرکت کرده و برگزیده شدهاید؟
کتاب مستقل باورم کن، و کتاب مشترک به همراه دوستان شاعر و هنرمندم به چاپ رسیده..
متاسفانه تاکنون در جشنوارهای شرکت نکردهام.
۱۲/انجمنها چه تاثیری بر شعر شما گذاشته است؟
فوقالعاده تاثیرگذار بوده. انرژیهای بالا توان انسان را چند برابر میکند و خوشبختانه موج انرژی مثبت و تاثیر خوب انجمن شامل حال این حقیر هم گشته. سپاس از همه.
در پایان یکی از شعرهاتون رو برای ما بنویسید.
بله با افتخار
گاه بر سر میپرورانم رویای باهم بودن را
گاه بر اندیشه آورم زبان زهرآگینت را
گاه از خود بیخود میشوم و در خود خراب
گاه خنده بر لب میزنم
دیوانهوار
اما وای از دلم که نمیدانی
چه آشوبیست
گاه و بیگاه زمینم میزند
مدتهاست خاموشی این کوچه
گناه عاشقان را بر دوش میکشد
گاه سرد و پیچیده و وهمانگیز
گاه گرم و روشن و خاطرهانگیز
گلهای نیست
گاه و بیگاه درهم پیچیدهاند
فقط از باهم بودنشان
عطر پیراهنت میروید و
خاطرههامان…
???????????
شما هم میتوانید نویسنده، مترجم، شاعر،پژوهشگر و هنرمند بزرگی شوید. کافیست به مجموعهی بزرگ کشف استعداد برتر و موسسه انتشاراتی حوزه مشق بپیوندید.
با مدیریت استاد فردین احمدی
۰۹۳۹۳۳۵۳۰۰۹
۰۹۱۹۱۵۷۰۹۳۶