۱/لطفاً خودتون رو برای مخاطبین ما معرفی کنید. به نام خدا سیده مریم بابایی هستم متولد۱۳۸۱/۴/۲۲ اصالتا لر هستم ولی گیلان زندگی میکنم دانشجوی رشته مدیریت بازرگانی دانشگاه گیلان
۲/علاقهی شما به ادبیات از چه زمانی شروع شد؟ از بچگی حتی یادمه که یه دفترچه کوچیک هم داشتم و داستان های کوتاه و اتفاقایی که برام جالب بود رو مینوشتم
۳/از چه زمانی شعر گفتن برای شما جدی شد؟ از دوران راهنمایی
۴/نظر خانواده در مورد شعر گفتن شما چه بود؟ خیلی حمایتم میکنن و همراهمن مخصوصا مادر عزیزم
۵/در چه قالبهایی شعر میگویید ؟ متن های کوتاه ادبی
۶/در بین شاعران بعد از انقلاب کدام را موفق میدانید؟فاضل نظری
۷/به نظر شما شعر گفتن قابل یاد گرفتن یا ذاتی است؟ ذاتی، همه ی ما آدم ها احساس داریم و میتونیم کلمه ها رو کنار هم بچینیم ولی اینکه احساسات مون رو روی یک کاغذ پیاده کنیم و از حرف دل مردم بگیم به نظرم یک استعداد ذاتی باید این وسط باشه اگه اینطور نبود که همه مردم یک رنگ می شدن
۸/موضوعات و مضامین اثار شما بیشتر چیست؟ درد این روزهای مردم
۹/آثار چه شاعران و نویسندگانی را بیشتر مطالعه میکنید و در سرودن تحت تاثیر کدام شاعر هستید؟ فاضل نظری، هوشنگ ابتهاج، فروغ فرخزاد عزیز
۱۰/به عنوان نویسنده جوان انتظار دارید در شعر به چه افقی دست پیدا کنید؟ وقتی کسی کتابم رو دست می گیره و با سطر به سطرش می خنده و گاهی اشک می ریزه و گاهی به فکر فرو می ره یه جورایی کلمه به کلمش رو لمس میکنه این یعنی من به هدفم رسیدم
۱۱/چه آثاری از شما به چاپ رسیده و در چه جشنوارههایی شرکت کرده و برگزیده شدهاید؟ کتاب بُهت به عنوان اولین تجربه نوشتنم به چاپ رسیده کتاب بوتیمار دومین تجربه نوشتنم بود کتاب دُژَم سومین تجربه ام بود که در دست چاپ هستش البته این بار به عنوان سرپرست نویسندگان فعلا در جشنواره ایی شرکت نکردم
۱۲/انجمنها چه تاثیری بر شعر شما گذاشته است؟ خیلی حمایتم کردن کمکم کردن که نوشته هام دیده بشه در پایان یکی از اثارتون رو برای ما بنویسید. نه عاشقانه های حافظ، نه بی مرادی های فاضل، نه گریه های دائم جامی، نه باغ و بوستان سعدی، من فقط یک “او” می خواهم..! اویی که بشود، ته مانده ی چای استکانش را با عشق سر کشید..!
بسیار عالی بود.واقعا لذت بردیم از متن های زیبا تون.