۱/لطفاً خودتون رو برای مخاطبین ما معرفی کنید. ضمن عرض سلام خدمت شما و مخاطبین محترمتون، من سعیده السادات نوربخش ، متولد مرداد سال ۶۳، مدرس ریاضی و اهل شهرستان لنگرود هستم.
۲/علاقه ی شما به ادبیات از چه زمانی شروع شد؟ از دوران دبستان به شعرهای کتاب درسی بسیار علاقمند بودم و قبل از درس گرفتن بارها و بارها آن ها را مرور می کردم.
۳/از چه زمانی شعر گفتن برای شما جدی شد؟ از دوران دبیرستان، در پی معاشرت با دوستان اهل ادب و دبیر ادبیات محبوبم
۴/نظر خانواده در مورد شعر گفتن شما چه بود؟ در فضای خانواده ی من، حضور شعر و ادبیات تازگی نداشت. پدرم دبیر ادبیات بودند و مادرم از جوانی دستی بر آتش سرودن داشتند. رویهم رفته با شنیدن اولین نوشته ها در عین حال اینکه مشوق بودند، چندان هم شگفت زده نشدند.
۵/در چه قالب هایی شعر میگویید ؟ بیش از همه غزل و دوبیتی( فارسی و گیلکی)، فیدان، مثنوی، و شعر نو
۶/در بین شاعران بعد از انقلاب کدام را موفق میدانید؟ استاد هوشنگ ابتهاج،استاد شهریار دکتر افشین یدالهی، استاد امین پور و محمد علی بهمنی… در شعر کلاسیک و حمید مصدق،احمد شاملو، فریدون مشیری،بیژن الهی، شمس لنگرودی و رضا مقصدی …در شعر نو از شاعرانی هستند که به آثارشان علاقمندم
۷/به نظر شما شعر گفتن قابل یاد گرفتن یا ذاتی است؟ اگر منظور از شعر «نظم» باشد، بله_ که به عقیده ی من اینطور نیست_ نوشته ی موزون اگر عاری از شاعرانی، بار معنایی و سیر اندیشه باشد، مانند یک کالبد بیروح خواهد بود.در تقلید و اکتساب هم تصنع نمایان خواهد شد و درنتیجه از آنجا که از دل بر نیامده، دلنشین نخواهد بود. به گمان من شعر خوب_چه نو و چه کلاسیک_ فرزند خلف پدر آگاهی و مادر احساس است.
۸/موضوعات و مضامین اشعار شما بیشتر چیست؟ عشق، رسالت حیات، زیبایی های طبیعی و خدا
۹/آثار چه شاعرانی را بیشتر مطالعه میکنید و در سرودن تحت تاثیر کدام شاعر هستید؟ حافظ، سعدی، و اخیرا به مطالعه ی آثار شعرای عرب مانند محمد درویش ،نزار قبانی و غاده سلمان و برخی دیگر شاعران غیر فارسی زبان مانند پل الوار و پابلو نرودا مشغولم
۱۰/به عنوان شاعر جوان انتظار دارید در شعر به چه افقی دست پیدا کنید؟ امیدوارم روزی نوشته ی من پیک عشق آیندگان باشد، یا با بیان احساسی، باعث سبکی سینه ای شود
۱۱/چه آثاری از شما به چاپ رسیده و در چه جشنواره هایی شرکت کرده و برگزیده شده اید؟ در حال حاضر دو کتاب مشترک از نشر بید به چاپ رسیده پنجره ای رو به ماه( مجموعه غزل) و دو فنجان عشق( مجموعه رباعی و دوبیتی)
۱۲/انجمن ها چه تاثیری بر شعر شما گذاشته است؟ در سال های جوانی حضور در انجمن ادبی حوزه هنری لنگرود باعث شد به شعر و نوشتن دید جدی تری داشته باشم و از نقد آثار دیگر دوستان توسط اساتید به نگرش تیزبینانه تری در قواعد و ظرایف نوشتار دست پیدا کنم. در پایان یکی از شعر هاتون رو برای ما بخوانید. سکوت عاطفه موسیقی عبوس زمان بود و در نگاه جهان ازدحام یاس عیان بود وقلب های جوانی در التماس نوازش که نیست روح لطیفی که رسم عشق بداند؟ شب سیاه و هراس از هجوم دیو پلیدی و راه عمر که طی شد در انتظار سپیدی کجاست قافله سالار کاروان محبت که پای قافله مان را به شهر عشق کشاند برای قامت قلبم قبای جبر بریدند به روی ماه خیالم هزار پرده کشیدند وعشق طفلک تنها،خزید کنج وجودم و من هنوز نمردم که عشق زنده بماند من ایستاده ام اینجا به رسم سبز رسالت دلم کتاب مقدس از آیه های امانت هنوز مانده کسی که میان هجم هیاهو به گوش خسته ی تاریخ عاشقانه بخواند بیا که شعر چراغ است و چاوشیست ترانه و ساربان تو شدی ای رسول خوب زمانه که هر که بار امانت نصیب او شده باید به خاک جان بشر بذر سبز عشق نشاند