۱/لطفاً خودتون رو برای مخاطبین ما معرفی کنید:سلام من نرگس بیرانوند هستم پرستار.. و صداپیشه
۲/علاقه ی شما به ادبیات از چه زمانی شروع شد؟از بچگی ادبیات و هنر دوست داشتم مثه نویسندگی دوبله و بازیگری
۳/از چه زمانی شعر گفتن برای شما جدی شد؟19 سالگی وقتی دانشگاه رفتم
۴/نظر خانواده در مورد شعر گفتن شما چه بود؟ براشون جالب بود استعداد من و استقبال کردن
۵/در چه قالب هایی شعر میگویید ؟ در قالب دلنوشته مینویسم
۶/در بین شاعران بعد از انقلاب کدام را موفق میدانید؟قیصر امین پور
۷/به نظر شما شعر گفتن قابل یاد گرفتن یا ذاتی است؟بنظر من شعر گفتن و کلا هنر ذاتیه
۸/موضوعات و مضامین اشعار شما بیشتر چیست؟دلنوشته
۹/آثار چه شاعرانی را بیشتر مطالعه میکنید و در سرودن تحت تاثیر کدام شاعر هستید؟ سهراب سپهری پروین اعتصامی
۱۰/به عنوان شاعر جوان انتظار دارید در شعر به چه افقی دست پیدا کنید؟ کتابای بیشتری چاپ بشه
۱۱/چه آثاری از شما به چاپ رسیده و در چه جشنواره هایی شرکت کرده و برگزیده شده اید؟ کتاب قلم دل به عنوان اولین کتاب مشترک در حال چاپه
۱۲/انجمن ها چه تاثیری بر شعر شما گذاشته است؟ انجمنی شرکت نکردم
در پایان یکی از شعر هاتون رو برای ما بخوانید.
دنیای عجیبی شده است …
خوب بودن واژه ای غریب و خاک گرفته شده در اذهان خاموش مردمی بیدار …
واژه ای که به قداستش نام حماقت گذاشته اند و فاعلش را احمق خطاب میکنند..
همه ی آدمهای بد زمانی بد نبوده اند….
آدمهای بد آنهارا از خوب بودنشان پشیمان کرده اند….
زمانی که توجیهی برای بد بودنشان میخواهی میگویند گرگ نباشی میخورندت..
به راستی که چه توجیحه مسخره ایست…
پس حس قشنگی به نام خدا چه میشود؟؟مگر قرار نیست او جبران تمام نداشته هایمان شود …
تو خوب باش من یقین دارم خوب بودنت جواب میدهد…
جبران میکند برای ما حس قشنگی که از رگ گردن به ما نزدیک تر است …
درست در مکانی در زمانی و در لحظه ای که فکرش را هم نمیکنی….
بیایید قدرش را بدانیم نگذرایم که این واژه ی سراسر عشق قهر کند و ردپایش از زندگیمان پاک شود…..