شما هم می توانید نویسنده؛شاعر؛پژوهشگر،مترجم و هنرمند بزرگی شوید.
کافی است به گروه بزرگ کشف استعداد برتر و موسسه انتشاراتی حوزه مشق بپیوندید.
با مدیریت استاد فردین احمدی
۰۹۱۹۱۵۷۰۹۳۶
۰۹۳۹۳۳۵۳۰۰۹
۱/لطفاً خودتون رو برای مخاطبین ما معرفی کنید:
غزاله سابیزا هستم با نام هنری غزال سابع؛ متولد شهریور ۱۳۷۵، ساکن قم و متاهل.
دبیر زبان انگلیسی در دوره متوسطه دوم هستم و مشغول پایان نامه ارشد در رشته آموزش زبان انگلیسی در دانشگاه شهید رجایی.
۲/علاقه ی شما به ادبیات از چه زمانی شروع شد؟
از دوره پیش دانشگاهی شروع شد؛ من از فضای پر اضطراب و رقابتی کنکور به هوای بهاری شعر پناه می بردم.
۳/از چه زمانی شعر گفتن برای شما جدی شد؟
از همان موقع هم خیلی دوست داشتم که یک شاعر باشم اما ورود به دانشگاه، تحصیل و بعد هم تدریس باعث شد از این فضا دور بشم…
این چندماه یعنی از خرداد ماه، بعد از اتمام تدریس آنلاین، ناخودآگاه به حال و هوای شعر برگشتم و ادامه دادم.
۴/نظر خانواده در مورد شعر گفتن شما چه بود؟
خانواده همیشه همراه من بودند و شعر هم یکی از ابعاد این همراهی هست.
۵/در چه قالب هایی شعر میگویید ؟
تاکنون در قالب های غزل و مثنوی و سپید شعر گفتم و هنوز قالب های دیگر رو امتحان نکردم.
۶/در بین شاعران بعد از انقلاب کدام را موفق می دانید؟
از شاعران بعد از انقلاب خانم سیمین بهبهانی، بانو پروین اعتصامی، استاد محمدعلی بهمنی، جناب افشین یداللهی، جناب فاضل نظری، و جناب سعید بیابانکی رو بسیار دوست دارم.
۷/به نظر شما شعر گفتن قابل یاد گرفتن یا ذاتی است؟
هر استعدادی نیازمند پرورش هست…
اینکه شاعر به روحیه ای لطیف و سرشار از احساس نیاز دارد، درست هست اما شاعر بودن فراتر از این هاست… که البته بنده هنوز همچون کودکی نو پا در این مسیر هستم.
۸/موضوعات و مضامین اشعار شما بیشتر چیست؟
مضامینی که با زندگی آدم ها و خودم مرتبط باشه… شعرهای عاشقانه یا دلشکستگی رو تجربه کرده ام و به تازگی مشغول شعرهای عاشورایی هستم و علاقه زیادی به این حوزه دارم.
۹/آثار چه شاعرانی را بیشتر مطالعه میکنید و در سرودن تحت تاثیر کدام شاعر هستید؟
ورودم به این فضا را مدیون سریال شهریار هستم و شعرهای استاد شهریار… شاید اولین باری که به شعر به عنوان یک علاقه نگاه کردم و شاعر بودن را در آرزوهای خودم دیدم، بعد از خواندن شعرهای استاد شهریار بود.
۱۰/به عنوان شاعر جوان انتظار دارید در شعر به چه افقی دست پیدا کنید؟
خیلی علاقمند هستم که به عنوان یک شاعر برجسته مطرح بشم… شاعری که دانش، سواد، احساس و لطافت این کار را داشته باشم.
۱۱/چه آثاری از شما به چاپ رسیده و در چه جشنواره هایی شرکت کرده و برگزیده شده اید؟
تاکنون کتابی از بنده به چاپ نرسیده و در جشنواره ای هم شرکت نکردم… اولین تجربه من همکاری با انتشارات حوزه مشق هست.
۱۲/انجمن ها چه تاثیری بر شعر شما گذاشته است؟
در این چندماه که با شعر بودم، با توجه به محدودیت های کرونا جلسات حضوری انجمن ها دایر نبود… صرفا در تعداد محدودی شعرخوانی زنده در صفحه ی چند انجمن شرکت کردم.
در پایان یکی از اشعارتون رو برای ما بخونید
غزل “چرخ نفرین”
تو داماد ماندی، عروست کجاست؟
نگو «من»، همان پیرزن با عصاست
نه! آیینه نقشی دروغین نزن!
بگو دختری شاد در ماجراست
نگاهش ز یک قطب یخ، سردتر
نه! سرمای آغوش من از هواست
چو آن سیب سبز بهار آمدم
بچین باغبان! گاز بر من رواست
کبودی ز سرخی به زردی رسد
گُلی در خزان، روزگارش فناست
سکوتی به لب های من خشک شد
که فریاد از بغض من در عزاست
دلم را به اندوه خود دوختی
چو آن چرخ نفرین که در قصّه هاست
تلاطم به گرداب من چنگ زد
زمین، غرق در التهاب و بلاست
جنون خانه ای ساخت، شد زندگی
تو تنها بمان! «من» به غم مبتلاست