من اون دخترِ لوس بابایی نبودم، هیچوقت قبل خواب منتظر بوس مامانم نبودم، همیشه خودم بودم و خودم، هروقت که درد داشتم، تنهایی گشتم دنبال درمانش، هربار که زخمی شدم، تنهایی بستمش، حتی اگه دوایی پیدا نمی کردم براش، بازم تنهایی منتظر می موندم تا زمان بگذره و خودش ترمیم بشه،چرا که زمان همه چیز رو تغییر میده و ترمیم میکنه.
ولی ، نمیدونی چقدر دلم می خواست هر اتفاقی که می افتاد بپرم بغل بابام و اشک بریزم، دلم میخواست شبا قبل خواب وقتی مامانم میومد ببوستم، اشک رو گونه ام رو حس میکرد و تا صبح کنارم میخوابید که احساس تنهایی نکنم، و با دستای ظریفش بگه نترس من کنارتم.
یا دوستای صمیمیم بشینن کنارم و ازم بخوان واسشون حرف بزنم ، از همه چی! اینجوری شاید زخما به خودشون اجازه نمیدادن هر بار با کوچیک ترین چیزا سر باز کنن و مثل موریانه به تن خسته این آدم بچسبن…
“ستایش زنگنه”
💎💎
چاپ انواع کتاب:
شعر،داستان،دلنوشته،رمان،کتاب کودک، کتاب کار،ترجمه کتاب، سفرنامه،زندگینامه،نمایشنامه،فیلمنامه و… با شرایط ویژه و تبدیل پایان نامه ارشد و رساله دکتری به کتاب با بهترین شرایط و اکسپت مقاله همایشی، کنفرانسی در یک هفته در
انتشارات بین المللی حوزه مشق
به مدیریت دکتر فردین احمدی