پایان دلتنگی
مثل غنچه باز شو
خنده بکن چهرهات را
پاک کن از گرد غم
روی برگردان به سوی آفتاب
سخنی کن سخنی باخورشید
تازه شو پاکیزه شو
زندگی کن پرنشاط وامید
برخیز و جارویی بکن آبی بزن،
دستی بکش آماده شو
که سرآید به سرآید لحظه های انتظار
و سرانجام مسیحا نفسی می آید
و کند کلبه احزان تو را گل باران
و سپس تلخی و ناکامی به پایان آید
و سرانجام به پایان رسد این دلتنگی
و شود خنده و شادی جاری
پس تازه شو پاکیزه شو
چهرهات را پاک کن از گرد غم
زندگی کن پر نشاط و امید
شاعر: سید صالح فتوحی