یلداترین شبهای پاییزم
گم کرده ام روز مبادا را
تا پای شعری در میان باشد
هرگز نخواهم صبح فردا را
آبستنِ صد درد ِ پاییزم
دردی که هر ثانیه می زاید
زالو ی غصه می مکد جان را
کاری زِدَستم بَر نمی آید
هر لحظه با مرگی گلاویزم
دیگر توان وتاب ِبودن نیست
هر پیله حکم یک قفس دارد
پروانه را شوق ِپریدن نیست
فریادها از مرگ می ترسند
صدآه و بغضی در گلو گیر است
اژدر بِدَر این کام تلخینم
چشمم زدنیای دلم سیر است
من هم قطار سایه ها بودم
می ترسم از دنیای خصم آلود
بالاتر از رنگِ سیاهی نیست
تقدیر من تصویر تلخی بود
بیهوده در افکار خود غرقم
عقل ودلم را ائتلافی نیست
در انتهای غصه و ماتَم
راهی برای اکتشافی نیست
در حکم یک دیوانه می مانم
دارالمجانینی پُر از دردم
دیوانگی حس قشنگی بود
من گور خود را باجنون کندم
زهره مثال
چاپ انواع کتاب: شعر،داستان،دلنوشته،رمان،کتاب کودک،کتاب کار،ترجمه کتاب،سفرنامه،زندگینامه،نمایشنامه،فیلمنامه و… با شرایط ویژه و نگارش صفرتا صد پایان نامه و رساله و تبدیل پایان نامه ارشد و رساله دکتری به کتاب و اکسپت مقاله در
انتشارات بین المللی حوزه مشق
با مدیریت دکتر فردین احمدی