چون سنگها صدای مرا گوش میکنی
سنگی و ناشنیده فراموش میکنی
رگبار نوبهاری و خواب دریچه را
از ضربههای وسوسه مغشوش میکنی
دست مرا که ساقهٔ سبز نوازش است
با برگهای مرده هم آغوش میکنی
گمراهتر ز روح شرابی و دیده را
در شعله مینشانی و مدهوش میکنی
ای ماهی طلایی مرداب خون من!
خوش باد مستیات، که مرا نوش میکنی
تو درهٔ بنفش غروبی که روز را
بر سینه میفشاری و خاموش میکنی
در سایهها، فروغ تو بنشست و رنگ باخت
او را به سایه از چه سیهپوش میکنی؟
روابط عمومی انتشارات بین المللی حوزه مشق
🌹🌹🌹🌹 چاپ انواع کتاب: شعر،داستان،رمان،دلنوشته،سفرنامه،زندگینامه،نمایشنامه،فیلمنامه،تبدیل جزوات اساتید،معلمان،مربیان،دانشجویان به کتاب، تبدیل پایان نامه کارشناسی ارشد و رساله دکتری به کتاب با مدیریت استاد فردین احمدی در واتساپ به کارشناسان ما پیام بدهید. ۰۹۱۹۱۵۷۰۹۳۶ _۰۹۳۹۳۳۵۳۰۰۹