سپس من با تمام شب نوشت هایم
خاموش میشوم…
دستم را از دستان قلم میکشم
سکوت می کنم، و به دفترم زل میزنم
دفتری که تمام عمر خویش را
پای این قلم گذاشته بود
و پای احساسی که از ذهنیت من
به دستانم رجوع میکرد
و قلم را به رفتن میخواند
به یاد می آورم زمانی را که
تمامیت من خیال انگیزی بود زیبا
محبوبی که هیچوقت کسی اورا نشناخت
او مرا به زنجیر جور خویش بسته بود
و من، دیوانه ای عاقل که نام اورا
به دوش خویش و قلم و دفترم میکشیدم
زمانی که شعرهایم بر لبانه عاشقان
احکام عاشقی ترقی میشد
من سرم را پایین می انداختم
خجالت زده از رویایی که ریشه هایش را
در ذهنیت عاشقان خاک کرده بودم
حالا هر کسی محبوبی داشت
یا شناسا یا ناشناس
آری به اجبار میگویم محبوب من
من تورا از عشق گذراندم
فلاسفه را دور زدم
و از ادبیات آمیختم با تو…
به جایی رسیدم که ریاضیات نتواند
محاسبه کند فاصله رفتن یا فاصله ما و شما را…
دین دیگر توانایی مقابله با نَفس عاشقان ندارد
علوم این عشق بارها ریشه ها را
در ذهنیت ها جستجو کرده و هر بار
آزمایشش شکست خورده
حتی نجوم هم به این عشق رجوع کرد و
دست خالی باز گشت
آری محبوب
عشق تو جاودان میماند
تو از مایی و ما شما
تا شمارا نشناسند فاصله میان ما وسعت عشق است
عشقی به وسعت تاریخ عاشقانه ها
مجنون تو ماندم
شیرین سخنم باش
از نام تو گویم
باشد وطنم باش…
✍️محمدمعراج محمدی
💎💎💎
چاپ انواع کتاب: شعر،داستان،دلنوشته،رمان،کتاب کودک، کتاب کار،ترجمه کتاب، سفرنامه،زندگینامه،نمایشنامه،فیلمنامه و… با شرایط ویژه و تبدیل پایان نامه ارشد و رساله دکتری به کتاب با بهترین شرایط و اکسپت مقاله همایشی، کنفرانسی در یک هفته در
انتشارات بین المللی حوزه مشق
به مدیریت دکتر فردین احمدی