(جاودانه) نبودت خاطرات را به بند بند وجودم زنجیر می کند زمان می گذرد بی آنکه بگذرد عشق می گذرد و غم جاودانه می ماند قلب را زخم می زند و به آرامی وجودم را می کَنَد زمان می گذرد بی آنکه بگذرد عشق می گذرد و غم جاودانه می […]
برچسب: سوفیا جمالی صوفی
اثری از بانوی هنرمند سوفیا جمالی صوفی/انتشارات حوزه مشق
کاش زمان از سکوت نجاتم بدهد هربار تکه ای از من فرو می ریزد هربار در عمق ها و تاریکی آغوشی نمی یابم همه چیز همه کس روزی رهایم می کند رها… هر بار تنهایی میان تن ها گلویم را می فشارد هربار ایستادن را تکرار می کنم … 🌹🌹🌹 […]
اثری از بانوی هنرمند سوفیا جمالی صوفی
(شعر تنهایی) پنجره ها با چشم های خیس وخالی در کوچ اند پرنده ها شاخه شاخه گم نام اند من در خواب ها سطر به سطر می شوم هی سکوت را می خوانم تا کجا امیدوار بمانم؟ تا کجا؟؟ چند فصل دیگر پشت اواز […]
اثری از سوفیا جمالی صوفی
جز سکوت چیزی نبود در نبودت ساعت ها ایستاده می میرند واژه ها بادام تلخی ست غروب منتطر نشسته بر پله ها ببین فصلها را چگونه گم کرده ام… ✍🏻سوفیا جمالی صوفی عقربه ها از رفتنت می گویند من سکوتم سکوت چرا کلمات در تنهایی ام می رقصند […]