
سرکار خانم مهسا ایمانی متخلص به ماه ، شاعر و نویسنده ی جوان مجموعه ی حوزه مشق.
وی حدود هفت سال است که در حوزه ی شعر و ادبیات مشغول فعالیت می باشد و از سرپرستان موفق مجموعه ی حوزه ی مشق ، سردبیر گاهنامه ی ادبی هنرمشق و مدیر داخلی رسانه ی هنرمشق است و تاکنون ۶ عنوان کتاب با رسانه ای ترین انتشارات ایران به چاپ رسانده و به زودی هفتمین کتاب هم در حوزه مشق به چاپ خواهد رسید.
در این بخش گفتگو می کنیم با خانم مهسا ایمانی در رابطه با شعر شهدا… .
ایده ی سرودن این شعر چگونه شکل گرفت؟
همیشه دوست داشتم از زبان مادران شهدا شعر بنویسم ، در این مدتی که دست به قلم هستم، اشعاری در خصوص شهدا و دفاع مقدس سرودم اما تا به حال از زبان مادر شهید ننوشته بودم تا اینکه در تیرماه سال ۱۴۰۰ در گردهمایی شاعران آیینی کشور به نام طره در ساعات گرده های شبانه و در خلوت خود، واژه های این غزل تداعی شد و بعد از پایان طره این غزل را کامل کردم . خوشحال بودم که این افتخار نصیب من شد؛ از جمله اتفاقات بسیار شیرینی بود که تا همیشه ماندگار خواهد ماند . امیدوارم که این نذر مورد قبول حضرت زهرا (س)و مادران شهدا باشد.
حالا با هم غزل را می شنویم:
یاایها الشهید
صدای در ،بساط چای هل حالا فراهم شد
صدایی آشنا بر زخم دوری باز مرهم شد
به سمت در رسیدم با قدم هایی پر از امید
نگاهم خیره بر تنها پلاک روی پرچم شد
دوباره اشکی از سر شاخه ی چشمان من گل کرد
رسید و پاسخ امن یجیب چشم هایم شد
وجودم روی دست مردم این شهر میچرخید
و لالایی پر شوری که چون باران نم نم شد
چنان یادآوری کرد آیه ی الاجمیلا را
طواف کربلا جریان گرفت اینجا محرم شد
خوشا روزی که مادر آب را پشت سرت می ریخت
پلاک سرخت اینجا تحفه ی خط مقدم شد
مهساایمانی (ماه)