اثری از پژمان بدری/ انتشارات حوزه مشق
شکلات تلخ
تیک کات،تاک کیت تاک کیت،تیک کات
ساعت مَشنگ می چرخد
انگار شام آخرست؛
سایه ام حتی، مرا انکار می کند
طبق معمول پرده های خانه باکره مانده اند
و یکی شبیه انزوا با موی جوگندمی
روی تختِ بی خواب از درون آینه
زاغ سیاهم را چوب می زند
تا به دستِ صبحانه خورده شوم
از گلوی میزِ ناهارخوری
امّا پایین نمی روم
کمی نمک کمی ادویه
شاید میانِ قُل قُلِ ترس
دَم کشیدم
انگار شام آخرست؛
سایه ام حتی، مرا انکار می کند
فرش پاچه می گیرد
اشیا یکی یکی به قابِ عکس قدیمی
مهاجرت کرده اند
عجب منظره ای
وقتی موهای تو به باد می وزید
مزرعه ی گندم بود
آرد بود اصلا از نان شب برای من واجب تر بود
لعنتی…
این اَفعال زبان نفهم چرا فقط بود،بود می کنند؟
جمله ای از زبان نبودنت:
(جهان پر از پنجره هاییست که علف زیر پای شان سبز شده آنقدر چشم انتظار بوده اند)
به آخر شعر پرتم کرد – – –
از هویتی مجهول
که روبروی شبح خودم
شطرنج بازی می کند
می پرسم مردگان
برای اولین ملاقات با خدا
چه هدیه ای سفارش می دهند؟؟؟
چند جعبه شکلات تلخ یا خمره
خمره شراب ناب که
رنجِ زمین را فراموش کنند!!!
پ.ن: گر دولت وصالت خواهد دری گشودن
سرها بدین تخیل بر آستان توان زد
حافظ
🌹💎🌹💎🌹💎🌹💎🌹💎🌹
چاپ انواع کتاب:
شعر،داستان،دلنوشته،رمان،کتاب کودک، کتاب کار،ترجمه کتاب، سفرنامه،زندگینامه،نمایشنامه،فیلمنامه و… با شرایط ویژه و تبدیل پایان نامه ارشد و رساله دکتری به کتاب با بهترین شرایط و اکسپت مقاله همایشی، کنفرانسی در یک هفته در
انتشارات بین المللی حوزه مشق
به مدیریت دکتر فردین احمدی