بهاره فريسآبادي
متولد اردیبهشتماه 1357 در تهران، فارغالتحصیل رشتهی نقاشی است و فعالیت جدی ادبی را از سال 77 شروع کرده است.
او تعدادی از شعرهايش را در دو مجموعهی شعر گروهی با عنوان «توتیا» و «شهروندان واژه» در سالهای 81 و 82 منتشر كرده و با مجلات ادبی و صفحات شعر روزنامهها و همینطور سایتها و مجلات الکترونیکی شعر همكاري داشته است.
اولین مجموعهی شعر اين شاعر با عنوان «بنفشههای لای برف» در سال 1387 منتشر شده كه چاپ دوم آن نیز در سال 90 وارد بازار کتاب شده است.
این، حیلهی کلاهش بود
و رنگ آبی به موهای زن خوب میآمد
دایره چرخید و این عقرب زرد بود،
که در طالعاش افتاد
و صدای بیداد آشنایی
دوباره حلول کرد
در صبح جمعهای یا ،
عصر جمعهای یا …
قطعا مرده بود
آن روزِ شنبه عصر
که کوچه نفس نمیکشید از ترس
و زنهای غریبهای در شعرهای مرد ،چرخ میزدند
ساعت چهار بود یا ، هفت یا …
دایره چرخید و ماهِ نیمه پیدا شد از پشت ابر
زن رو به دریا بود از شمال
زن رو به دریا بود از جنوب
و باد با بوی انگور میآمد ،
از سمت کوه
” حتم دارم این دریا پری داشت “
صدای او بود که رو به دریا پیچید و آرام
در گُرگُر آتش سیگاری ،
دود شد به هوا یا …
مکرکلاهش بود
که چرخ میخورَد موهای زن
در ادوار غریبهی این موسیقی عجیب
چرخ میخورد خطوط چموش دستش
و روزهای قرمز تقویم،
چرخ میخورد در این طالع بداختر گنگ
که قاعده برگشت
و جانوری با هیبت پری
حلول کرد، در ماه دوم فصل.
حالا خیابانهای غریبهای دور میزنند ،
در شعرهای مرد و این که هر شب از مهتابی کوچک اتاقش پیداست
موهای زنیست ، که تاب میخورد روی آب
یا ، شکل عقرب زردیست ، افتاده روی ماه یا …
🌹💎🌹💎🌹💎🌹💎🌹💎🌹
چاپ انواع کتاب: شعر،داستان،دلنوشته،رمان،کتاب کودک، کتاب کار،ترجمه کتاب، سفرنامه،زندگینامه،نمایشنامه،فیلمنامه و… با شرایط ویژه و تبدیل پایان نامه ارشد و رساله دکتری به کتاب با بهترین شرایط و اکسپت مقاله همایشی، کنفرانسی در یک هفته در
انتشارات بین المللی حوزه مشق
به مدیریت دکتر فردین احمدی