۱/لطفاً خودتون رو برای مخاطبین ما معرفی کنید.
ملیکا پورباقری، متولد ۸۳/۵/۱۳ استان قزوین رشته انسانی و علاقه مند به نوشتن
۲/علاقهی شما به ادبیات از چه زمانی شروع شد؟
از دوران کودکی حدوداً ۱۰ سالگی
۳/از چه زمان نویسندگی برای شما جدی شد؟
در سن ۱۵ سالگی
۴/نظر خانواده در مورد نویسندگی شما چه بود؟
در این راه موفق میشوم چون علاقه و عشقی که به نوشتن دارم رو دیدن و من را همه جوره حمایت میکنن
۵/در چه سبکی مینویسید؟
نوشته های من به صورت رمان دلنوشته و داستان کوتاه و گاهی هم شعر
۶/در بین شاعران و نویسندگان بعد از انقلاب کدام را موفق میدانید؟
فروغ فرخزاد
۷/به نظر شما نویسندگی قابل یاد گرفتن یا ذاتی است؟
از نظر من هم بله هم خیر
چون اگر بخواهی یک نویسنده شوی خودت را نباید فقط محدود به نوشتن کنی در مرحله اول بعد از کشف استعداد اموزش های لازم را دید و تمرین های مکرر
۸/موضوعات و مضامین نوشتههای شما بیشتر چیست؟
موضوع های عاشقانه و احساسی
احساس هایی که برگرفته شده از اتفاقات واقعی هستند
۹/آثار چه شاعران و نویسندگانی را بیشتر مطالعه میکنید و در نوشتن تحت تأثیر کدام نویسنده هستید؟
اکثراً کتاب زیاد میخونم ولی فروغ فرخزاد
۱۰/به عنوان نویسنده جوان انتظار دارید در نویسندگی به چه افقی دست پیدا کنید؟
از نظر من نه تنها در نویسندگی بلکه در هر زمینه ای باید هدف و مسیر خودش را مشخص کنه و برای هدفش بجنگد حتی اگر بارها شکست بخورد ولی نباید ناامید شود
هدفم اینه که بتونم در این راه با وجود هر سختی و شکستی به راهم ادامه بدهم و اثاری خوب از خود به جای بگذارم
۱۱/چه آثاری از شما به چاپ رسیده و در چه جشنوارههایی شرکت کرده و برگزیده شدهاید؟
کتاب مشترک دیوان دل در حال اماده سازی است
۱۲/انجمنها چه تاثیری بر نویسندگی شما گذاشته است؟
تاثیر زیادی داشته است چون با دیدن و الهام گرفتن است که میتوان موفق شد
در پایان یکی از آثارتون رو برای ما بنویسید.
میدانی؟
با تو برخوردم
به راز پرستش پیوستم
از تو به راه افتادم
به جلوه پر از احساس رسیدم
یک قدم برداشتم به آرامش رسیدم
در پس این آرامش تدریجی سوزی بود سرد ناملایم
هردانه برف در جای خود یخ زده بود من در افکار خود
آنقدر غرق در افکار خود بودم که یک لحظه به خود آمدم کودکانی را دیدم با عشق بی دغدغه در لحظه زندگی میکندد
نه از سرما میترسند، نه از سکوت غم بار زمستان
میدانی؟
آنها تنها فقط لحظه ها را لمس میکندد