ماه زیبای من!
هیچ می دانی که جایی درست در میان مرکزی ترین نقطه قلبم جای داری؟!
آخ من به قربان بودنت ماه من!
شب را میبینی؟
چنان زیباست
اصلا آدم دلش نمیخواهد چشمانش را بگیرد
از آسمان چه برسد به خواب!
تو همان ماه در شب های سیاه قلب منی!
درست زمانی آمدی و تابیدی به قلب
م که من شب ها میل عجیبی به خواب داشتم!
تازه فهمیدم که عاشقی،
از برای عشق شب ها
چشم هایش روی هم نمیرود!
تا قصد خوابیدن که می کنیم
چشمانش جلوی چشمانمان نقش می بندد!
خواب که می پرد از چشمانمان هیچ،
روح هم در بدن
عجیب میل به پرواز به هفت آسمان دارد!
انگار قصد گرفتن جانمان را کرده ایم
که با نگاه کردن به آن همه زیبایی
روح را از بدنمان می گیرید
و آنچنان غرق در دو گوی سیاه میشویم
که که دیگر خواب برایمان
در هیچ لغت نامه ای معنا ندارد!
آری ماه من! ربوده ای!
خواب را از چشمانم ربوده ای
انگار با خواب غریبه ام!
چنان غریبم که از فرط غربت
به آن دو چشمانت پناه می برم!
نرجس (رامش) جعفری
چاپ انواع کتاب: شعر،داستان،دلنوشته،رمان،کتاب کودک،کتاب کار،ترجمه کتاب،سفرنامه،زندگینامه،نمایشنامه،فیلمنامه و… با شرایط ویژه و نگارش صفرتا صد پایان نامه و رساله و تبدیل پایان نامه ارشد و رساله دکتری به کتاب و اکسپت مقاله در
انتشارات بین المللی حوزه مشق
با مدیریت دکتر فردین احمدی