فردین احمدی، مدیر مسئول نشر حوزه مشق گفت: مسئله بعدی شیوه بسیار نا کارآمد آموزش پرورش است که از همان ابتدای آموزش کلاس اول دانش آموز را از کتاب زده می کند طوری که دانش آموز از کتاب درسی هم فراری می شود چه به کتب غیر درسی برسد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از “تیتریک“؛ «ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ: سوگند به قلم و آنچه نویسند» سوگند خداوند در قرآن به نام قلم، گویاترین شاهد بر قداست آن است.
چهاردهم تیرماه از سال ۱۳۸۱ پس از تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی، به عنوان «روز قلم» در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران ثبت شده است. در این روز، هوشنگ پادشاه پیشدادی ایران، نویسندگان و کاتبان را به رسمیت شناخت و آنان را گرامی داشت. مردم جشن گرفتند و آن جشن به یاد ارجمندی قلم بر جای ماند. دلیل دیگری هم که برای این جشن ثبت شده، این است که به نوشته ابوریحان بیرونی، ظاهرا چهاردهم تیرماه، روز ستاره تیر یا عطارد است و چون عطارد، کاتب ستارگان است، میتوان این روز را روز نویسنده نامید. پس از انقلاب، نویسندگان و شاعران سرشناسی چون محمدعلی سپانلو این روز تیر ماه را به عنوان روز قلم و نویسنده پیشنهاد دادند، تا اینکه سرانجام در پی پیشنهاد انجمن قلم، ۱۴ تیرماه از سال ۱۳۸۱ به عنوان «روز قلم» نامگذاری شد.
بهمناسبت «روز قلم» در سال ۱۴۰۰ با فردین احمدی مدیر مسئول نشر حوزه مشق، برترین و پر عنوان ترین نویسنده و پژوهشگر جوان کشور که بیش از ۵۰ کتاب و ۲۰ مقاله را در رزومه خود داشت، گفتوگویی داشتیم.
تیتریک: در روز قلم قرار داریم، شما به عنوان یک نویسنده مهمترین دلیلی که کتاب از سبد خانوار حذف شده است چیست؟
دلایل مختلفی وجود دارد و اگر بخواهیم با صراحت بیشتری صحبت کنیم بحث اقتصادی و معیشتی مردم بشدت تاثیر گذار بوده است.
وقتی یک خانواده چند نفره با حقوق ماهانه وزارت کاری زندگی می کنند طبیعی است و باید به والدین حق دهیم ابتدا به مسائل دیگری که پای آبرو و عزت خانواده در میان است هزینه شود.
مسئله بعدی شیوه بسیار نا کارآمد آموزش پرورش است که از همان ابتدای آموزش کلاس اول دانش آموز را از کتاب زده می کند طوری که دانش آموز از کتاب درسی هم فراری می شود چه به کتب غیر درسی برسد.
نقدی هم به معلمین آموزش و پرورش بر می گردد اینکه متاسفانه معیشت این قشر زحمت کش نیز در شرایط بحرانی است این امر و کلا دلایل دیگری دست به دست داده تا معلمین پویایی گذشته را نداشته باشند که ناخودآگاه این بی میلی به دانش آموز سرایت می کند.
نقدی هم به خانواده بر می گردد اینکه وقتی پدر و مادر خانه از صبح تا شب در بیرون از خانه مشغول کار هستند و وقتی به خانه می آیند طبیعتا حوصله خودشان را هم ندارند چه برسد به خواندن کتاب که تمام این تصاویر را فرزندان خانواده هم می بینند و تاثیرات منفی زیادی می گیرند.
از طرف دیگر گرانی عجیب و غریب کاغذ و بی برنامگی مسئولین مربوطه باعث شده خرید این کالای فرهنگی برای هر فردی میسر نباشد و تبدیل به کالای لوکس و لاکچری شود.به طور مثال قیمت یک کتاب ۷۰ صفحه وزیری نسبت به ابتدای سال ۹۸ رشد چند برابری داشته است.
تیتریک: چقدر فضای مجازی در کاهش مطالعه و کم اهمیت شدن کتاب نقش داشته است؟
نباید خیلی به فضای مجازی نگاه منفی بینانه داشته باشیم. از نظر من تاثیر خیلی زیادی نگذاشته است حتی از نظر من فضای مجازی یک بازوی کمکی بسیار خوبی برای معرفی کتاب نویسندگان شده که همین امر خودش کمک کرده هنوز ماجرای کتاب به خاطره ها نپیوندد.
تیتریک: آیا کتابهای صوتی می تواند سرانه مطالعه را در کشور بالا ببرد؟
این عصری که در آن به سر می بریم عصر تکنولوژی است و طبیعتا هر جامعه آگاه باید تلاش کند از این غافله عقب نماند.
کتاب صوتی اگر چه ممکن است به چاپ کاغذی کتاب آسیبی بزند اما باید اعتراف کنیم سرعت زندگی ماشینی برنامه ریزی را از بشر امروزی گرفته، یک فرد از صبح زود بیرون می زند و آخر شب به منزل می رسد طبیعی است که اصلا زمانی برای خواندن کتاب کاغذی نداشته باشد.
همین فرد در طول روز چندساعتی ممکن است پشت فرمان یا در مترو به سر ببرد که خیلی ها با استفاده از هندزفری و… موسیقی گوش می کنند خوب چه اشکالی دارد متولیان امر با استفاده از رسانه فرهنگ سازی کنند و مردم هم در طول روز کنار موسیقی و… لحظاتی را پای کتاب صوتی بنشینند.
تیتریک: مهمترین دغدغه و مشکلات نویسندگان چیست؟
متاسفانه بعد از گذشت هزاران سال از نویسندگی بشر هنوز که هنوز است در ایران نویسندگی شغل رسمی تلقی نمی شود و یک نویسنده نمی تواند ادعا کند که از این طریق ارتزاق می کند.
به طور مثال خود بنده پرعنوان ترین نویسنده جوان کشور هستم هنوز نمی توانم بگویم شغلم نویسندگی است چرا که از طریق دیگری امرار معاش می کنم.
ماجرای بیمه نویسندگان هم تقریبا بسیار سخت است و هرکسی نمی توانند خودش را بیمه نویسندگی کند کافی است خودتان یکبار پیگیر شوید متوجه می شوید که به راحتی نمی شود البته چندسال گذشته راحتر می شد، بیمه شد اما نمی دانم چرا این روز ها سختر شده است.
یکی از مشکلات اساسی نویسندگان چاپ و فروش آثارشان است که متاسفانه بیش از ۹۹ درصد نویسندگان با هزینه شخصی اینکار را می کنند که اصلا زیبنده نیست.
به نظر من باید وزارت ارشاد یک کار اساسی را سرلوحه خودش قرار دهد بطور مثال یک نویسنده ای که بیش از ۵ اثر دارد براحتی بیمه کند و برای هر کتابی که تالیف می کند یارانه کمکی را در نظر بگیرد.
تیتریک: شما از ناشران برتر نیز هستد، مهمترین دغدغه و مشکل حوزه نشر چیست؟
یکی از مهمترین ماجراها گرانی کاغذ است که داد همه را در آورده است اما من موارد مهم دیگری به نظرم می آید اینکه رسانه ملی به کمک ناشران بیاید و آثار نویسندگان را در شبکه های مختلف معرفی کند همین امر موجب فروش کتابها و دیده شدن نویسندگان می شود که انگیزه دوچندانی هم به آنها می دهد.
مورد دیگر اینکه باید بپذیریم از فروش کتاب ناشر درآمد آنچنانی ندارد که بتواند مکانی را جهت فروش کتاب هایش تدارک ببیند. پیشنهاد می کنم شهرداری های هر محل به کمک ناشران بومی بیایند و مکانی آبرومند را بصورت رایگان در اختیار ناشران بومی قرار دهند تا ناشر بدون فشار روانی مکانی را جهت عرضه آثار نویسندگانش داشته باشد.
تیتریک: شما چه راهکارهایی را برای افزایش سرانه مطالعه پیشنهاد می کنید؟
متاسفانه کتابخانه های عمومی رسما به یک نهاد خنثی و بدون خروجی تبدیل شده است.
باید با روش های مختلف سرانه مطالعه را بالا برد از قبیل توزیع کتاب های رایگان و یا با تخفیف خیلی بالا در مدارس و مراکز فرهنگی کاری کرد که کتاب یک کالای کاملا ارزانی باشد که یک خانواده به راحتی و بدون استرس و فشار؛ کتاب جزء سبد همیشگی خانواده ها باشد.
آموزش پرورش هم باید در مقاطع ابتدایی از زمان کتب درسی کم کند و ساعات زیادی را به قصه خوانی، داستان نویسی و خوانش کتاب های مختلف غیر درسی تعیین کند.
تیتریک: والدین چه کار کنند تا بتوانند فرزندانی اهل مطالعه تحویل جامعه دهند؟
با تمام مشکلات و موانع و روزمرگی هایی که این روزها گریبان گیر خانواده ها است باید خانواده ها به این حقیقت برسند که اگر می خواهند فرزندان موفقی داشته باشند و عاقبت شان ختم به خیر شود باید مهارت زندگی کردن را از همان کودکی یاد بگیرند و یکی از بهترین ابزار ها برای آموزش کتاب است.
تیتریک: در پایان اگر نکته ای مانده است بفرمایید.
امسال نیز مانند سالهای گذشته، روز و هفته ی قلم سالهاست با سکوت و بی مهری آغاز و پایان می یابد ؛ اما هیچ کس به اندازه اهالی قلم و نویسندگان احساس نمی کند که چقدر مردم ما با کتاب غریبه اند و چقدر از کتاب خواندن فاصله گرفته اند.
کتاب که سالیان دراز است در ادبیات کهن ما عنوان یار مهربان را به خود گرفته است، اکنون دورترین و جداترین یار از ما ایرانیان است. ای کاش هفته کتاب به «سالها با کتاب» وسعت می یافت تا اندکی بیشتر به یادش می نشستیم ، چرا که ما عادت کردیم ارادتمان به کتاب و کتابخوانی را به همین هفته محدود کنیم و بعد از آن دوباره باهم غریبه شویم.
بنده خوشحالم که سالهاست با کتاب و اهل قلم حشر و نشر دارم و تمام تلاشم این است چراغ این خانه خاموش نشود و این یار مهربان به فراموشی سپرده نشود.
اما دل نگرانم ، دل نگران برای فرهنگی که به یک میراث کهنه تبدیل شده است و کتابخانه هایی که به موزه هایی تاریخی شبیه گشته اند، دل نگرانِ کتاب های خاک خورده بر طاقچه ها ، دل نگران چشم های غریبه با سطرهای کتاب …. دل نگرانم برای این مردم که گویی فقر گرسنگی را بر فقر فرهنگی ارجح می دانند….
بیایید برای این درد جامعه فکری کنیم؛ روی سخنم نخست با بزرگانی است که در کشور عزیزمان مسئولیتی دارند، به کتابخوان های حرفه ای و علاقمندان کتاب با تقویت اقتصاد نشر یاری رسانید. نگذارید دل این تعداد علاقمند به کتاب نیز با هر بار افزایش قیمت کاغذ و نشر …بلرزد.
از تمام هموطنان عزیز نیز عاجزانه تقاضا دارم، شما هم ساعاتی از برنامه روزانه خود را به خواندن اختصاص دهید تا دست در دست یکدیگر آینده خوبی برای کشور عزیزمان رقم بزنیم، و فرهنگ و تمدنی که هزاران سال مردم این سرزمین رقم زده اند به آیندگان انتقال یابد .
زمانی که فضای مجازی از جوانان ما می گیرد در مقایسه با زمانی که برای مطالعه صرف می کنند بیشتر است، رمان های اینترنتی که بار مثبتی ندارند، گروه های بی ثمر و کانالهای هجو، هرکدام به نوعی جای مطالعه را گرفته اند و فرصت همنشینی با کتاب را به سرقت برده اند. البته فضای مجازی یک بازوی کمکی بسیار خوبی برای معرفی کتاب و نویسندگان شده که همین امر خودش کمک کرده هنوز ماجرای کتاب به خاطره ها نپیوندد.
با تمام مشکلات و موانع و روزمرگی هایی که این روزها گریبان گیر خانواده ها هست باید خانواده ها به این حقیقت برسند که اگر می خواهند فرزندان موفقی داشته باشند و عاقبت شان ختم به خیر شود باید مهارت زندگی کردن را از همان کودکی یاد بگیرند و یکی از بهترین ابزار ها برای آموزش کتاب است. کتاب خوان شدن فرزندان پیرو الگوپذیری از والدین حاصل میشود،یعنی والدینی که اهل مطالعه، خرید کتاب و هدیه دادن آن هستند قطعا گام مهمی را جهت علاقمند نمودن فرزندان شان به کتاب برداشته اند.