دلتنگنامه … بیداد پاییز را که دیده بودی فهمیده بودی چه بر سر رویاهایم آورده چه لزومی داشت قبل از رفتن بگویی: “مراقب خودت باش” تو که میدانستی من نمیتوانم مراقب خودم باشم اصلا بلد نیستم مراقب خودم باشم… . همیشه تو بودی که مراقبم بودی تو بودی که […]
برچسب: شعر
اثری از سهیلا سبزه کار
از تو می گریزم به خیابان های کِش آمده ی شب که به روز نمی رسند تکاپویی بی حاصل در چهار راهی که علائم اش را باد با خود برده است پشت چراغی که سبز نمی شود تنهایی ام را در پیاده روهای خوابیده ی شهر پنهان می کنم میانِ […]
اثری از سمیرا رحیم زاده
محجوب هستم درمقابل چشمانت شعر می کنم حرف های دلم را می سرایم از عشق باهمین اشعار به تصرف مساحت پیراهنت آمده ام … جنگ بر پا می کنم برای مرزحلقه آغوشت … فقط بخوان دفتر شعرم را… سمیرارحیم زاده 🌹🌹🌹 چاپ انواع کتاب: شعر،داستان،دلنوشته،رمان،کتاب کودک،کتاب کار،ترجمه کتاب،سفرنامه،زندگینامه،نمایشنامه،فیلمنامه […]
آثاری از فاطمه جعفری
آثاری از فاطمه جعفری تو رفته ای و دستی که تو را پژمرد از گردن مرگ آویزان است رفته ای نه من و نه این چند سطر بی پنجره نمی توانیم تو را از خاکی که خون می خورد دوباره برویانیم تو رفته ای و هیچ کاری از دست آفتاب […]
آثاری از زهره مثال
یلداترین شبهای پاییزم گم کرده ام روز مبادا را تا پای شعری در میان باشد هرگز نخواهم صبح فردا را آبستنِ صد درد ِ پاییزم دردی که هر ثانیه می زاید زالو ی غصه می مکد جان را کاری زِدَستم بَر نمی آید هر لحظه با مرگی گلاویزم دیگر توان […]
آثاری از مهتاب بهشتی
آثار مهتاب بهشتی دل من در گرو چشم تو آهوست هنوز فتنه کردن هنر و رسم تو جادوست هنوز از پی عشق روان میشوم و میدانم که طناب تو همان جذبهی ابروست هنوز کاش میشد نروی، بی تو زمین تب دارد ابر بی خندهی تو، تشنه و اخموست هنوز آمدن […]
اثری از مژگان داور پناه
در گندم زار خاطراتت، به موهای رقصنده ام در باد، به کلاه دور افتاده از افکارم ، و به نگاهت ، که پشت پلک هایم حبس شده است قول رسیدن داده ام ! فقط نمی دانم جز در خیالم کجا می توانم پیدایت کنم !؟؟؟ ✍مژگان داورپناه چاپ […]
آثاری از مرضیه( مریم) ندایی
آثاری از مرضیه( مریم) ندایی از فرو ریختن کوه چه می دانی تو از دل وسینه ی مجروح چه می دانی تو زیر پلک تر ابری ننشستی عمری از شب سایه ی انبوه چه می دانی تو پُرم امروز من از حوصله ی پنجره ها از دوچشم پُر از […]
آثاری از شادی جدی
در تن سبز درخت، همهمه ی دوستی جاری بود… یک فصل ، شال سبزینه ها را به انگشتان فصل دگر می بافد … نفس زمین شکوفا می شود ، دامن چین چین شاپرک پشت نیزارهای بلند می رقصد … رازها فراتر از اقتضای زمان پیش می روند… راهنما و هادی […]
آثاری از طاهره جعفریان
آثاری از طاهره جعفریان تو درد تازه ی عشقی که صبر من بردی چه ارمغان جدیدی دوباره آوردی برو بگو به خسرو برای من مردی اگر تو پاک بودی، شکر نمی خوردی 🌹🌹 من اسم بودم و حالا که مستعار شدم کمی اجازه گرفتم به تو دچار […]