انگار کسی میانِ خیلِ حضورها
تصویرِ مبهمت را پنهان میکند
پشت دهلیزهای قلبم
و با ساطوری کُند
در فقدانِ دستانت آرام آرام میبُرد ساقه های ترد انگشتان را . .
چگونه آرام باشم وقتی فصل فرو آمدن تبر بر عریانی تنم جولان میدهد
میان جنگل ادراک؟ . .
چگونه نلرزند شانه هایم
وقتی دارکوبی پیاپی میکوبد بر تنه زخمی سینه ام؟
سهیلا امينی🌱🍀🍃
چاپ انواع کتاب:
شعر،داستان،دلنوشته،رمان،کتاب کودک،کتاب کار،ترجمه کتاب،سفرنامه،زندگینامه،نمایشنامه،فیلمنامه و… با شرایط ویژه و نگارش صفرتا صد پایان نامه و رساله و تبدیل پایان نامه ارشد و رساله دکتری به کتاب و اکسپت مقاله در انتشارات بین المللی حوزه مشق