۱/لطفاً خودتون رو برای مخاطبین ما معرفی کنید درود فراوان بنده علی احمدی با نام هنری بابک حادثه شاعر و فیلمنامه نویس می باشم
۲/علاقه ی شما به ادبیات از چه زمانی شروع شد؟ از دوران کودکی چکامه و نمایش را دوست داشتم و از ابتدای تحصیل بر عکس ریاضیات در ادبیات ممتاز بودم
۳/از چه زمانی شعر گفتن برای شما جدی شد؟ در سیزده سالگی در اثر حادثه ای تلخ برای نخستین بار قلم را به نکاح ورق در آوردم و به همین سبب تخلصم حادثه است ولی حدود پانزده سال است حرفه ای فعالیت می کنم
۴/نظر خانواده در مورد شعر گفتن شما چه بود؟ در واقع دلیل اولیه سرودن در من با پاشیدن کانون گرم خانواده آغاز شد و بی خبر بودند اما بعدها از جان و دل حامی من شدند
۵/در چه قالب هایی شعر میگویید ؟ خب تمرکز و مهارتم در شعر کلاسیک است و غزل ، مثنوی ، ترکیب بند و تقریبا تمامی قالب های این سبک شعر نیمایی و نو خیلی کم و سپید و قالب های جدید را کلا شعر نمی دانم
۶/در بین شاعران بعد از انقلاب کدام را موفق میدانید؟ هر که قلمش را به تمجید و یا تخریب کسی آلوده نکرد موفق است حتی اگر گمنام باشد و در صورت عکس اصلا شاعر نیست چه برسد به موفق .
۷/به نظر شما شعر گفتن قابل یاد گرفتن یا ذاتی است؟ چیزی به نام ذاتی عدالت جهان را زیر سوال می برد هر که اراده کند و قلم به دست گیرد می تواند اما این موضوع را باید بدانیم ما به سبب اعتقادات باورها ، شرایط اقلیمی ، فرهنگی و کمی ژنتیک در بعضی امور استعداد بیشتری داریم و در آن امور می توانیم بدرخشیم ولی در هر امری هم می شود فعالیت کرد حتی شعر
۸/موضوعات و مضامین اشعار شما بیشتر چیست؟ اولویت من همواره دریای بی پایان عشق است سپس آموزنده ها و داستان های بلند و طولانی در قالب مثنوی سرودن در خصوص وطنم مقدس ترین اشعار من است و آسیب های اجتماعی را هرگز از یاد نمی برم
۹/آثار چه شاعرانی را بیشتر مطالعه میکنید و در سرودن تحت تاثیر کدام شاعر هستید؟ فردوسی بزرگ و نظامی محبوب من هستند از معاصرین استاد جوادی استاد رحیمی و والامقام پریش شهرضایی جز بهترین های من هستند با این حال از هیچ کس تاثیر در هیچ زمینه ای نمی گیرم و این کار در نظرم مردود است هر کدام از ما می توانیم یک نظامی یا فردوسی یا خیلی خیلی بهتر از اینها شویم و تاثیر گیری از دیگری حداقل شکوفایی این الگوی احتمالی را نابود می کند . تاثیر من تنها از الهام درونی خودم می باشد
۱۰/به عنوان شاعر جوان انتظار دارید در شعر به چه افقی دست پیدا کنید؟ من همواره تکلیفم را بدون در نظر گرفتن نتیجه انجام می دهم معتقدم هر کس و هر چیز ممکنه بهم خیانت کنه جز انرژی غیر ممکنه در سیستمی نظام مند انرژی خیانت کنه پس ایمان دارم هر چه مایه بگذارم و تلاش کنم درخشان تر می گردد استعدادهایم لکن هدر نخواهد رفت
۱۱/چه آثاری از شما به چاپ رسیده و در چه جشنواره هایی شرکت کرده و برگزیده شده اید؟ به برکت پاک منش حوزه مشق منظومه مهتابی _ گیسوان ارغوانی حس خاموش منتشر شده و شراره خاموش عشق هم در حال انتشار است و دیگر آثارم برزخ و آتش به دشت نیلوفر می باشند در هیچ جشنواره ای شرکت نکردم
۱۲/انجمن ها چه تاثیری بر شعر شما گذاشته است؟ در کل عمر هنری خود در هیچ انجمن و تشکل و یا حتی یک شب شعر ساده هم شرکت نکردم انزوای من تنها انجمن ادبی من بوده است
در پایان یکی از شعر هاتون رو برای ما بنویسید.
در کلبهٔ بی رونق ما نیست صفایی
جز غصّه نمانده ست به دل شور و نوایی
از عشق نشد قسمت من جز غم و حسرت
دنیا نکند با دل پژمرده وفایی
در بازی تردید و یقین عمر گران رفت
مویم به سپیدی زد و رویم به سیاهی
از بخت بدم گشت گدا معتبر آخر
شد مُدّعی مَسند والای خدایی
یک زندگی پوچ و پُر از دغدغه و ترس
زندانی خویشیم و به دنبال رهایی
محصول هوس رانی و عشقیم و به اجبار
آییم در این پهنهٔ مرموز چرایی
رنگ رُخ تو فاش کُنَد سِرِّ درونت
صبحانه خبر می دهد از شام تباهی
راهی که به اشک و غم و شیون شود آغاز
از عقل به دور است بَرَد راه به جایی
با سر به جهان آمدم و هستی نامرد
نه روی خوشی داد نشانم و نه پایی
معلوم نشد فایدهٔ عقل و خِرَد چیست
وقتی که به اجبار شوی راهنمایی
بستم در دیزی نشود گربه هوایی
غافل که نمانده به هوا هیچ حیایی
آنان که به ما وعده نمودند به شادی
مُردند و محقّق نشد این قول کذایی
سروده : بابک حادثه
درود و سپاس به استاد شاعر گرامی . حادثه ها چه کارهای بزرگی که نمیکنند . خلق یک شاعر تلخیص یافته از انزوا که همه را به شگفتی وامیدارد . درود میفرستم به قلم پاک شما که با ورق عقد نکاح بسته است . هنر جوی کوچک شما پرندوش
به هر چه می نگرم روی تو ست در نظرم
و هر آنچه می شنوم ذکر توست در گوشم
بنده نوازی دوستانی مانند شما استاد والاقدر
سبب آفرینش حادثه های ماندگار گردیده است بنده صرفا این محاسن را ثبت می کنم
گرد گام هایت استاد مرا سرمه گردد. حادثه