۱/لطفاً خودتون رو برای مخاطبین ما معرفی کنید. سلام به همگی، فاطمه السادات هاشمی نسب هستم. ملقب به سادات.82 که مطمئنم اکثر شما ها اسمم رو توی دنیای رمان های مجازی دیدین. 19 سالمه و دانشجوی رشته انیمیشن هستم. توی یزد زندگی می کنم و یه سینگل به گور بیچاره ام.
۲/علاقه ی شما به ادبیات از چه زمانی شروع شد؟ راستش من اصلا به ادبیات علاقه نداشتم. یادمه از بچگی همیشه از درس فارسی می ترسیدم. اما به درس انشا به شدت علاقه داشتم. به گونه ای که فارسی رو هشت و انشا رو بیست میشدم. اره تا این حد! اما وقتی در سنه اگر اشتباه نکنم سیزده سالگی اولین رمان مجازیم رو خوندم متوجه شدم ادبیات شاید تموم جبهه هاش بد نباشه. چون تموم ذهنیت من از ادبیات همون فارسی توی درس هامون بود. اره خب اون روز ها اطلاعات کمی داشتم.
۳/از چه زمانی رمان نوشتن برای شما جدی شد؟ خب وقتی شروع به خوندن رمان های مجازی کردم بعد از خوندن رمان های معروف خودم رو به چالش کشیدم و گفتم چرا من نه؟ چرا اخر یا اول یه رمان جالب و باحال اسم من نباشه؟ بعد از مدتی شروع به نوشتن کردم. اطلاعاتی از اصول درست نویسی نداشتم و فقط مثل هرچیزی که خونده بودم می نوشتم. وقتی به اون روز ها فکر می کنم خودمم خنده ام میاد. یادش بخیر هر تیکه از رمان رو از یه رمان دیگه برداشته بودم. قلمم که داغون، خیلی بد بود. یه مونولوگ چهار خطی و بعد دیالوگ های بیست تایی پشت هم اره می دونم خودمم که خیلی وضع بدی داشتم. نوشتن اون رمان تفریحی بود. اما ذوق زیادی داشتم. فکر می کردم با یه بار نوشتن و بدون هیچ تلاشی می تونم مثل خانم هما پور اصفهانی بنویسم. اما خب زکی خیال باطل. بعد از نوشتن چند صفحه حدودا بیست تا، رمان رو دادم به خاله کوچیکم که خیلی رمان می خوند. خب انتظار داشتم به وجد بیاد اما اینطوری نشد و همه چیز خراب شد. گفت جالب نیست گفت اصلا دوست نداره و من دادم به یکی دیگه از خاله هام و اونم همین رو گفت. ناامید شدم. حالم خیلی بد شد. به اندازه ای که پرونده رمان رو بستم و برای چهار سال رهاش کردم. اره گفتم من استعداد نوشتن ندارم. نمی تونم رمان خوب بنویسم و به شدت ناامید شدم. هرچند بعد از چهار سال معلم انشا سال هشتم من رو که دید توی چشم هام خیره شد و گفت تو بهت می خوره نویسنده باشی و بچه ها گفتن انشا های خیلی خوبی می نویسه و اون موقع بازم به سرم زد. اینکه یکی توی چشم هام نگاه کرد و گفت بهت میخوره نویسنده باشی واقعا برام جالب و با ارزش بود. پس بازم دست به قلم شدم و اره از اونجا بود که نویسندگی برام جدی شد. شاید اینکه الان اینجام بخاطر اون معلمم بود. البته که دوست صمیمیم هم باعث شد همون رمان قبلی رو ادامه بدم تا تموم بشه. یکی از طرفدار های همیشگیمه توی نوشتن و واقعا ممنونشم. می دونم سرتون درد اومد دیگه بریم سوال بعدی.
۴/نظر خانواده در مورد رمان نوشتن شما چه بود؟ حقیقتا خانواده خیلی حمایت کردن. اون موقع که از نوشتن ناامید شدم مادرم تنها کسی بود که می گفت نوشتن رو ادامه بده رهاش نکن و تا تموم نشده به کسی نده بخونه. اما من گوش ندادم. هرچند چهار سال بعد به حرفش گوش دادم و دیگه تا تموم نشد به کسی نشون ندادم. پدرم با اینکه از خوندن رمان به شدت مخالف بود اما بعد از اینکه فهمید من چقدر مصمم هستم اونم حمایت کرد. در کل خانواده ام خیلی موافق نوشتن من هستن و خداروشکر مانعی وجود نداره. ازشون ممنونم.
۵/در چه قالب هایی رمان می نویسید ؟ اولین رمانم پلیسی بود و دومی اجتماعی، اما هیچ کدوم رو اون طور که باید دوست نداشتم و معتقد بودم من توی نوشتن خوب نیستم. اما بعدا یکی از دوست هام گفت باید تموم ژانر ها رو امتحان کرد چون ژانر ها و نوشتن هر کدوم باهم فرق داره. پس برای رمان سوم جنایی و رمان چهارم تخیلی رو امتحان کردم و بله اونجا متوجه شدم من توی ژانر تخیلی و فانتزی بهتر می نویسم پس باید بگم بنده نویسنده فانتزی نویس هستم و خوشحالم که خواننده های این ژانر همیشه حمایتم می کنن.
۶/در بین نویسندگان بعد از انقلاب کدام را موفق میدانید؟ خب راستش من نویسنده های قبل انقلاب رو نمی شناختم اما به نظرم خانم هما پوراصفهانی و فرشته تاتشهدوست خیلی افراد موفقی هستن.
۷/به نظر شما رمان نوشتن قابل یاد گرفتن یا ذاتی است؟ اصلا با این حرف که باید ذاتی باشه موافق نیستم. منم بلد نبودم. منم نمی تونستم اما بهم می گفتن استعدادش رو داری. نه دوست عزیزی که فکر می کنی باید ذاتی باشه تا نویسنده بشی، اینطوری نیست. کل نویسندگی به تلاش و پشتکار خودته باور کن.
۸/موضوعات و مضامین رمان های شما بیشتر چیست؟ رمان هایی که می نویسم به دور از هرگونه کلیشه و کاملا جدید هستن. اگر ایده ای برای جدید نویسی نداشته باشم رمان رو شروع نمی کنم و به شدت روی کلیشه نویسی حساس هستم. همیشه توی رمان هام گونه های جدیدی حضور دارن که زاده ذهن خودم هستن. حوادث توی دنیای واقعی اتفاق نمی افتن و کلا دنیای مجزایی برای نوشتن دارم که این کار هام رو خاص کرده.
۹/آثار چه نویسندگانی را بیشتر مطالعه میکنید و در نوشتن تحت تاثیر کدام شاعر هستید؟ خب اثار نویسنده های عزیز جی کی رولینگ و هالی بلک رو خیلی می خونم. رمانای قشنگی دارن. اما در پاسخ سوال دوم باید بگم که تحت تاثیر هیچ نویسنده ای نیستم و کاملا جدا برای خودم سبک خاصی رو طراحی کردم.اوایل خواننده ها براشون ارتباط گرفتن با این سبک سخت بود اما الان همه راضی هستن و حتی از این سبک جدید ابراز خوشحالی می کنن.
۱۰/به عنوان نویسنده جوان انتظار دارید در رمان به چه افقی دست پیدا کنید؟ دوست دارم یه روز جشن امضا داشته باشم و توی ژانر فانتزی همه من رو بشناسن. حتی ارزو دارم یه روز با هالی بلک حرف بزنم و اونم من رو بشناسه. این برام جدی خیلی با ارزشه. می خوام بهش بگم پادشاه پریان شاهکار بود و امیدوارم اونم یکی از رمان های من رو شاهکار بدونه. باعث افتخاره.
۱۱/چه آثاری از شما به چاپ رسیده و در چه جشنواره هایی شرکت کرده و برگزیده شده اید؟ اثار به چاپ رسیده من رمان پس از تردید هست و دو رمان دیگه هم در دست چاپ قرار گرفته به اسم های تقدیر خونین و عصیانگر قرن که خوشحال میشم بخونینشون و نظراتتون رو باهام به اشتراک بذارین. توی جشنواره ها شرکت نمی کنم چون علاقه ای ندارم. خودمم نمی دونم دلیلش رو ولی خب ترجیح میدم توی حال و هوای خودم رمان و بنویسم تا جو متشنج جشنواره ها.
۱۲/انجمن ها چه تاثیری بر رمان شما گذاشته است؟ خب انجمن ها خیلی بهم برای بیشتر دیده شدن کمک کردن. یکی از عواملی که به نوشتن بیشتر علاقه پیدا کردم همین دوست های انجمنی بودن که بهم روحیه می دادن تا رمانم رو بنویسم. شاید اگر اون ها نبودن منم الان اینجا نبودم. جدی میگم. روحیه خیلی توی نویسندگی مهمه. خیلی.
افرین سادات عزیزم بهت افتخار میکنم
انشالله بالاتر ببینمت