از خویش تهی میشدم و شور و شر من
میمرد بدانگونه که لرزانشرر من
شوقی نه که در حالوهوایی بتکاند
انبوه غبار قفس از بال و پر من
چون معجزه رخ دادی و در لحظهٔ تردید
وا شد به یقین رخ تو چشم تر من
چون جوجهٔ گنجشک که از لانه بیفتد
افتاد به دست تو دل دربهدر من
تا از تو خبردار شدم گم شدم از خویش
زآن روز کسی جز تو ندارد خبر من
هر سو که نظر کردم و هرجا که گذشتم
نگذشت به غیر از تو کسی از نظر من
آنگونه پرم از تو که انگار از آغاز
من همنفست بودم و تو همسفر من
چاپ انواع کتاب:
شعر،داستان،دلنوشته،رمان،کتاب کودک،
کتاب کار،ترجمه کتاب کتاب،
سفرنامه،زندگینامه،نمایشنامه،فیلمنامه و…
با شرایط ویژه
و
تبدیل پایان نامه ارشد و رساله دکتری به کتاب با بهترین شرایط
و اکسپت مقاله همایشی، کنفرانسی در یک هفته
در
انتشارات بین المللی حوزه مشق
به مدیریت دکتر فردین احمدی