اثری از بانوی هنرمند مهتاب ایزد سرشت(م.مهتاب)
طلوع سوگ
می نویسم برای حضرت دوست
ناگهان می روم به حرمت دوست
دست آید میان خیمه ی عشق
شوق می آید از ثلاله ی خون
نامرامی چرا به غیرت ماست
مگر عالم به عکس همت ماست
لعن من هم برای قوم مجوج
مهر من هم برای مردم شد
آمدم شاعری کنم شاید
در سرم آخر این غرور شکست
شعر پروین، غرور افروغی
در میان طلوع سوگ نشست
❤️🌹 چاپ انواع کتاب: شعر،داستان،دلنوشته،رمان،کتاب کودک، کتاب کار،ترجمه کتاب، سفرنامه،زندگینامه،نمایشنامه،فیلمنامه و… با شرایط ویژه و تبدیل پایان نامه ارشد و رساله دکتری به کتاب با بهترین شرایط و اکسپت مقاله همایشی، کنفرانسی در یک هفته در
انتشارات بین المللی حوزه مشق
به مدیریت دکتر فردین احمدی