•|فقدان بوته گل|•
من از فقدان خود
میان شکفتن کاکتوس ها،
صوری خوش در خیال دارم
پشت پنجره، بوته گلی به انزوا رفته
به راه خیره اما از خود بی خیر مانده
من از این بوته، تا صبح دم،
در فصل خرم شقایق ها،
ناله ها امانت دارم
به گوش آفتاب برساند ای کاش
تا نتابد به ماه و نَرویَد کسی در ماه
چشم نبیند وکودکی نریزد از عمر!
به دامنه ی خانه ام در بُهت زمان،
از تن سپهر، پاره شبی گریخت
چه دانستم که سیاهی دزد است
پرید بوته گلم از انزوای خود
آفتاب نشنیده تابید!
در هلاکت غروبی غوطه ور،
این سوی من، مرگ هم مرده است
فقدان دیدم در باوری دور ذهن
بوته گلم تابید
او را با ناله ها به انزوا برده بودم
در شبم می تابید
فقدان بوته گلم را دیدم
✍️پریا رحیمی
🌹🌹🌹
چاپ انواع کتاب: شعر،داستان،دلنوشته،رمان،کتاب کودک، کتاب کار،ترجمه کتاب، سفرنامه،زندگینامه،نمایشنامه،فیلمنامه و… با شرایط ویژه و تبدیل پایان نامه ارشد و رساله دکتری به کتاب با بهترین شرایط و اکسپت مقاله همایشی، کنفرانسی در یک هفته
در انتشارات بین المللی حوزه مشق
به مدیریت دکتر فردین احمدی