ساقیا می ده که تدبیرم به جام افتاده است
ساغرم پر کن زِ می قرعه به نام افتاده است
من که از جور فلک گامی به حسرت میزدم
چرخ گردون را نگر حسرت به گام افتاده است
ای دل غافل بیا از هجر و حسرت دم مزن
آتش هجران نگر حسرت ز بام افتاده است
ای دل عاشق که رویش را به مه پنداشتی
یک نظر پیمانه کن عکسش به جام افتاده است
آنکه پیمانه به نامش می زدم هر دم ز شوق
در فضایِ میکده گویا به دام افتاده است
با دل مجنون بگفتم خیمه بر هر جا خطاست
این خطا از بهر ما گویی حرام افتاده است
✍️علیرضا شفیعی
🌹🌹🌹
چاپ انواع کتاب:
شعر،داستان،دلنوشته،رمان،کتاب کودک، کتاب کار،ترجمه کتاب، سفرنامه،زندگینامه،نمایشنامه،فیلمنامه و… با شرایط ویژه و تبدیل پایان نامه ارشد و رساله دکتری به کتاب با بهترین شرایط و اکسپت مقاله همایشی، کنفرانسی در یک هفته در
انتشارات بین المللی حوزه مشق
به مدیریت دکتر فردین احمدی