۱/لطفا خودتون رو برای مخاطبین ما معرفی کنید؟ با سلام خدمت شما ومخاطبین عزیز راضیه آقایی پور هستم،فارغ التحصیل رشته مهندسی صنایع غذایی،عکاس هستم و به کارهای هنری دیگر هم مشغول هستم،متاهل و دارای یک فرزندم ،چندسالی است که شعرها و دلنوشته هایم را مکتوب و در فضای مجازی منتشر می کنم
۲/علاقه شما به ادبیات از چه زمانی شروع شد؟ چون از کودکی همیشه پدرم را در حال مطالعه کتاب میدیدم و همیشه در هر خانه ای که بودیم جایگاه کتابخانه بسیار ارزشمند و محفوظ بود،ناخودآگاه از سن کم از خواندن کتاب لذت میبردم،حتی کتابهایی که فراتر از سنم بود مثل آناتومی بدن انسان و پرچم ها و فرهنگ های کشورهای جهان را بسیار دوست داشتم و حتی به پدرم سفارش میدادم که چه کتابهایی برایم تهیه کند،حدودا از سن یازده سالگی وارد کتب اشعار زیبای ادبیات فارسی شدم و از روخوانی و دکلمه آنها بسیار لذت میبردم و همیشه جزو داوطلبان دکلمه شعر در مدرسه بودم.
۳/از چه زمانی شعر گفتن برای شما جدی شد؟ من همیشه به شعر و دلنوشته هایم به دید یک خاطره نویسی نگاه میکردم که وقتی در بن بست احساسی قرار میگرفتم با یادداشت آنها در دفترم احساس سبکی میکردم،در واقع به قول شاعر در سخن مخفی شدم مانند بو در برگ گُل میل دیدن هر که دارد، در سخن بیند مرا هیچگاه به این فکر نکرده بودم که آنها را به مرحله انتشار برسانم بنابراین بصورت جدی روی این موضوع مانور نمیدادم،اما از سه الی چهار سال پیش در فضای مجازی بعد از انتشار عکس های که خودم آنها را میگرفتم و درج تعدادی از اشعار و دلنوشته هایم در زیر آن،متوجه شدم از طرف مخاطبین این اشعار درک شده و مرا مورد تشویق قرار دادند.خب شرایط تصمیم گیری تغییر کرد و سعی کردم هرروز بهتر از دیروز به صورت جدی شعر بگویم
۴/نظر خانواده در مورد شعر گفتن شما چه بود؟ هیچوقت در مورد اشعار و دلنوشته هایم با خانواده،نزدیکان و حتی دوستانم صحبتی نکردم،چون آن زمان احساس میکردم که شعرهایم فقط برداشت ذهنی من از شرایط واحساس آن لحظه است و لازم نیست آن را برای نزدیکانم مطرح کنم،حتی به صورت مستقیم نگفتم من با اسم مستعار در فضای مجازی و زیر پستهایم شعر مینویسم.اما اولین بار که یکی از اشعارم را چند ماه پیش برای همسرم خواندم بسیار از من حمایت و تشویق کردند تا این راه را ادامه بدهم.
۵/در چه قالب هایی مینویسید؟ واقعیت این است که خودم را محدود به یک نوع قالب شعری نمیکنم،گاها آن چیزی که مینویسم با اشعار قبل من زمین تا آسمان متفاوت است،اما بیشتر شعر نو میگویم
۶/در بین شاعران بعد از انقلاب کدام را موفق میدانید؟ من کتابهای شعر از شاعران بسیاری را مطالعه کرده ام و این را میدانم که سلایق ما آدم ها بسیار با یکدیگر متفاوت است،به نظر من هرکدام از شاعران بیان و حس خودشان را به نحو احسن وتحسین برانگیزی در قالب های گوناگون با مخاطب خودشان در میان گذاشتند و مورد توجه قرار گرفتند،پس همه آنها به نظرم موفق بودند و هستند که توانسته اند گروهی را به خود جذب وعلاقه مند کنند.
۷/به نظر شما شعر گفتن قابل یاد گرفتن یا ذاتی است؟ نظر من این است که شما حتی اگر در رشته ادبیات درس بخوانید اما ذوق نوشتن نداشته باشید باز هم نمیتوانید این راه را درست پیش ببرید،البته قبول دارم که یادگیری بسیار مهم است و قدم گذاشتن در این مسیر بی تاثیر نیست، ولی قبل از آن علاقه و ذوق شعر گفتن باید در شما وجود داشته باشد تا مخاطب با اشعار و نوشته های شما ارتباط برقرار کند.
۸/موضوعات و مضامین آثارشان بیشتر چیست؟ من با خاطراتم و تجربیاتم شعر میگویم،مینویسم و هرآنچه که از درونم نشات بگیرد بر روی کاغذ درج میشود،گاهی بسیار خوشحالم و اشعارم رنگ امید دارند و گاها دلسرد هستم و اشعارم رنگ غم دارد،مخصوصا بعد از فوت پدرم در فراق ایشان سروده هایم رنگ و بوی دوری و دلتنگی پیدا کرد.
۹/آثار چه شاعرانی را بیشتر مطالعه میکنید و در سرودن تخت تاثیر کدام شاعر هستید؟ سلیقه ام بیشتر به سبک شعر نو مفهومی است،هر شعر نویی باب سلیقه من نیست،باید آهنگ خاص و مفهوم دلپذیری داشته باشد که مرا جذب کند،اصولا از شاعری تأثیر نگرفتم و با روش خودم شعر میگویم،اما از خواندن شعر دیگر شاعران واقعا لذت میبرم.
۱۰/به عنوان شاعر جوان انتظار دارید در شعر به چه افقی دست پیدا کنید؟ در گذشته این اشعار همیشه مکتوب در دفتر خودم بود و هیچکس از آنها خبری نداشت و توجهی نمیکردم که چه تاثیری بر دیگران خواهد گذاشت،بعد از اینکه احساس کردم توانایی چاپ شدن دارن کمی سلیقه شعر گفتنم را تغییر دادم،از این به بعد کمی روی افکار زیبا و امیدبخش و موج مثبت کار میکنم،فکر میکنم شرایط حال حاضر جامعه نیاز بیشتری به این نوع اشعار دارد.
۱۱/چه آثاری از شما به چاپ رسیده و در چه جشنواره های شرکت کرده و برگزیده شده اید؟ من در ابتدای این راه هستم و فعلا اولین کتاب مشترکم با جمعی از شاعران عزیز در نوبت انتشار هست،و باعث افتخارم بود که شعرهایم پذیرفته شد و در حال تکمیل دلنوشته هایم هستم تا اگر خدا بخواهد آنها را نیز به مرحله انتشار برسانم،اگر شعر هایم به حد نصاب برسد شاید برای کتاب مستقل خودم هم مسیری را طی کنم.
۱۲/انجمن ها چه تاثیری بر شعر شما گذاشته است؟ یک شاعر جوان با حضور در این انجمن ها میتواند خود واقعی و احساساتش را پیدا کند و این مسیر نیازمند یاری افراد با تجربه هست و حضور در این انجمن ها واقعا تاثیرگذار است.
۱۳/در پایان یکی از شعرهاتون رو برای ما بنویسید به یادم لحظه ای امد که درکنج اتاق خویش قاب عکسی اشنا نگاه میکرد ساعتها به آن فرزند تنهایش دختری آشوب دل حبس در بغضی به مانند طناب بر گردنش آویخته دخترش دست به زانو میگریست در غم بی کسی اش درد دلش اشوب شد لحظه ای امد به خواب دخترک گفت جان من دختر دردانه ام تنها شدن هر لحظه اش صد سال است یتیمی درد بی درمان است صبوری کن بر این داغ همیشه تازه ات پاک کن آن گونه بوسیده با اشک تر ات روز دیدار من وتو سوختن این غم هاست روز دیدار من و تو به یک پلک زدن نزدیک است…