چگونه و با چه لفظی حس تحسین زیبایی ها را در مورد نقاش ازل می توان به کار گرفت؟
امشب، باز پنجره گشوده است.
هستی، به تصور آمده است.
باز در پس تصویرها، هستی آفرین را مصوِر دیده ام.
بت تصویر را خواهم شکست.
عکس شقایق را پاک خواهم نمود.
آفتاب را خواهم نگریست.
آتش گرفته ام؛ آرام نمی گیرم چه بگویم؟
به بی نهایت رسیده ام .
اشک لیاقت گرفته ، آه همره راهم شده چه بگویم،
بیش از آفرین، نمی دانم ؛
آفرین را لایق جان آفرین نمی دانم
واژه خواهم بی تصویر تا مصور آفرین گوید.
واژه خواهم مطهر تا به دریا ره زند.
واژه خواهم بی انتها تا وسعت رقم زند
واژه خواهم بی ریا تا اخلاص یابد.
واژه خواهم تا خاک را احصا کند،
بی نهایت بشمرد، تا فلک بالا رود.
واژه خواهم هم قد نفس تا با فانوس دم زند
آفرین امد در جواب خواسته؛
اما آفرین من، هم قد قاب های شکسته است
نه اندازه قاب پنجره.
افرین من، روزنه نور است؛
نه اندازه تجلی خورشید.
افرین من، وزن دانه های بی دانه است؛
نه اندازه باغ تماشا.
آفرین من، هم قد پیمانه است نه خزائن دوست.
آفرین من تشویق تکرار هاست نه ستایش سپیدارها.
آفرین من، تشویق سراب هاست نه ستودن دریا
آفرین من، عکاس شقایق را خوش آید،
نه مصور آن را
بوی یوسف آمده، نومید نمی گردم
نسخه شفا، نزدیک من است.
نامه ی بخشنده مهربان ،را گشوده ام.
آغاز نامه حمد امده است.
به شعف آمده ام ، رخصت داده اند مرا.
پیرهن یوسف، حمد من است.
حمد لله درمان درد من است
. آرام یافته ام.
حالم خوش شده او راستوده ام
دریا مرا شنیده.
هم قد دریا شده ام.
(صدیقه مفیدی)
چاپ انواع کتاب: شعر،داستان،دلنوشته،رمان،کتاب کودک، کتاب کار،ترجمه کتاب کتاب، سفرنامه،زندگینامه،نمایشنامه،فیلمنامه و… با شرایط ویژه و تبدیل پایان نامه ارشد و رساله دکتری به کتاب با بهترین شرایط
و اکسپت مقاله همایشی، کنفرانسی در یک هفته در
انتشارات بین المللی حوزه مشق
به مدیریت دکتر فردین احمدی 👇