«محله ی سکوت» -مامان… مامان بیا فکر کنم همسایه جدید برامون اومده +عه بریم یه خوشامد گویی کنیم زشته -ولش کن مامان حوصله داری +تو نیا من میرم…. وای چه قیافه محترمی داره به قیافه ش میخوره ادم حسابی باشه ها -خب اگه ادم حسابیه چرا اومده این […]
برچسب: فاطمه شیخه
اثری از فاطمه شیخه
نام داستان : «قتلی که شاهدش بودم» بسه دیگه خسته شدم انقدر که بهم گفتی چیکار کنم چیکار نکنم من دیگه بچه نیستنم +از کی تا حالا انقدر زبون درازی میکنی بچه پررو -من دیگه تحمل این جهنمو ندارم از اینجا میرم. -صبر کن با تو ام پاتو از […]