۱/لطفاً خودتون رو برای مخاطبین ما معرفی کنید. اعظم صالحی متولد سال ۱۳۵۹
۲/علاقه ی شما به ادبیات از چه زمانی شروع شد؟ از همان دوران مدرسه وقتی انشا مینوشتم یا اشعار کتاب فارسی را میخواندم متوجه شدم به نوشتن و نیز شعر علاقه دارم ..
۳/از چه زمانی نویسندگی برای شما جدی شد؟ از سال جاری وقتی با خانم خلیلی آشنا شدم تصمیم گرفتم به صورت جدی بنویسم.
۴/نظر خانواده در مورد داستان های شما چه بود؟ دوست داشتند .البته نوشته های چاپ نشده ام را برای کسی نفرستاده ام و بیشتر بصورت دلنوشته یا شعر هستند.
۵/در چه مضامینی داستان مینویسید ؟ بیشتر در زمینه عشق و نیز عرفان ،طبیعت و البته به موضوعات جدیدتر از زاویه نگاهی بازتر نیز فکر میکنم.
۶/در بین نویسندگان بعد از انقلاب کدام را موفق میدانید؟ عباس معروفی نادر ابراهیمی
۷/به نظر شما نویسندگی قابل یاد گرفتن یا ذاتی است؟ البته تا حدی ذاتی است ولی اگر بصورت اصولی آموزش دیده شود قطعا آثار شایسته تری ارائه میشود.
۸/موضوعات و مضامین داستان های شما بیشتر چیست؟ البته تا کنون شخصیت داستان ها بی شباهت به خودم نبوده ولی در آینده سعی خواهم داشت متفاوت تر و کاربردی و امروزی تر بنویسم.
۹/آثار چه نویسندگانی را بیشتر مطالعه میکنید و در نوشتن تحت تاثیر کدام نویسنده هستید؟ البته کتاب های عرفانی و انگیزشی بیشتر مطالعه کرده ام . و سعی دارم تلفیقی از آنها بصورت داستان در نوشته های بعدی بکار ببرم.
۱۰/به عنوان نویسنده جوان انتظار دارید در داستان به چه افقی دست پیدا کنید؟ دوست دارم پویایی و ذوق و شوق زندگی در نوشته هایم جاری باشد واگر تنها یک نفر با خواندن نوشته های من حس خوبی به خود و زندگی داشته باشد برای من کافی است .
۱۱/چه آثاری از شما به چاپ رسیده و در چه جشنواره هایی شرکت کرده و برگزیده شده اید؟ این اولین اثرم می باشد.
۱۲/انجمن ها چه تاثیری بر داستان شما گذاشته است؟ در انجمنی شرکت نکردم ولی احساس میکنم جهت انگیزه و ایده های نو خیلی خوبه که در انجمن ها شرکت داشته باشیم.
در پایان یکی از داستان هاتون رو برای ما بخوانید.
“سیب سرخ”
پشت دریا ها شهریست که در آن گنجشک ها زیباترین آواز هایشان را میخوانند..
او هر روز به آنجا سفر میکند وهر بار در باغی سر سبز کسی را ملاقات میکند که سرخ ترین سیب را به او هدیه میدهد..
درست آنجا میان آن آویشن های تازه رسته در دامنه شرقی آن کوه بلند ..
عطر آن سیب است که او را زیبا نگه داشته است ..
سرخی خاطره اش گونه سردش را لمس میکندوبا پر گنجشکان گیسوانش شانه می شود.
چندین دهه از عمرش میگذرد اما گرم و رها ست چون ساقه های طلایی گندم زاران، زیر نور خورشید..
با همین خاطره ها با همین رویاها با همین ثانیه ای دور شدن ..
🌹🌹🌹
چاپ انواع کتاب:
شعر، داستان ،دلنوشته،رمان،کتاب کودک، کتاب کار،ترجمه کتاب، سفرنامه،زندگینامه،نمایشنامه،فیلمنامه و… با شرایط ویژه و تبدیل پایان نامه ارشد و رساله دکتری به کتاب با بهترین شرایط و اکسپت مقاله همایشی، کنفرانسی در یک هفته در
انتشارات بین المللی حوزه مشق
به مدیریت دکتر فردین احمدی