کبری موسوی قهفرخی
چراغ ماه در ایوان آسمان روشن
شب آن شبی که زمین روشن و زمان روشن
میان طاقچه قران و چند شاخه ی گل
کنار عکس تو آیینه شمعدان روشن
تو مرد گمشده ی سال های دور منی
که با تو می شود این خانه بی گمان روشن
چه سال های غریبی که روز و شب در من
غم تو بود چنان آتش شبان روشن
در این میان شبی از دور دست فاصله ها
رسید قاصدکی واژه در دهان روشن
که مژده مان بدهد از قفس رهیده ای و
هوا گرفته پَرَت ، چشم آسمان روشن
همیشه نیمه ی تاریک بخت از ما بود
تو آمدی که شود سرنوشت مان روشن
تو آمدی و به دستم پرنده دادی و شمع
پرنده پر زد و شد شمع ناگهان روشن
پرنده را چه به حد و حدود دایره ها؟
پرنده می وزد و می شود جهان روشن
❤️❤️
بیا بر تخت بنشین در دلم- این قصر در بسته-
تو را از ابتدا کم داشته کوتاه و سر بسته
من و شوق و قرار تو! من و این بی قراری ها!
که توسن، توسن است آخر ،اگر باز و اگر بسته
من و اوقات تلخی؟ نه! برای بوسه خوش وقتی است
که لب از خواندن اشعار شیرینت شکر بسته
چه مضمون های بکری در جهان شعر تو جاری است
کنیزک های موباز و غلامان کمر بسته
شب و روز مرا سامان بده با یک دهن آواز که مدت هاست شمس دل به آواز قمر بسته
تو آن سیبی که رودی از مسیر باغ آورده
امید حافظ شیراز بر این شعر تر بسته
❤️❤️
من هم یکی از صد هزاران رهگذاری که
غرق تماشای تو اند ای آن اناری که
در کوچه ها ورد زبان مرد گاری چی ست
چون بوسه ای! آنقدر سرخ و آبداری که…
هر چند با گنجشک ها خو کرده ای اما
نزدیکی ات خالی است جای یک قناری که…
بازیچه ی شاخه نباش و دل بکن از آن
چشم انتظار توست رود بی قراری که…
تا تور ماهیگیر پیر این بار جز ماهی
پر باشد از یاقوت های بی شماری که…
نه! قصه ی تلخی است باید آن من باشی
با دست هایم می کشم دورت حصاری که..
عصر است و این باغ بزرگ و چای موسیقی
آیا تو هم اندازه ی من دوست داری که…
…. آن حال ها اما گذشتند و ورق برگشت
حتی تو را هم باختم در آن قماری که…
حالا اناری باش و بر شاخه بمان یک عمر
اینگونه باید زیستن در روزگاری که…
❤️❤️
ماهی قرمز بمان حتی اگر بد بگذرد
می رسد روزی که این دریاچه از سد بگذرد
در پی این مرگ تدریجی تولد نیز هست
ماه گاهی لازم است از هر چه دارد بگذرد
بی تو این اوج و فرود دیدنی ! جذاب نیست
داستانم حول اول شخص مفرد بگذرد
آه نه !…تو قصد دریا داری و انصاف نیست
رود در آغاز راه از خیر مقصد بگذرد
ماهی زندانی ام تلخ است وقتت بیش از این
بین این دیوارها بی رفت وآمد بگذرد
گر چه هر سنگی برای رود کشف تازه ای ست
مایه ی رنج است هرچیزی که از حد بگذرد
❤️💎🌹❤️💎🌹❤️💎🌹❤️💎🌹
چاپ انواع کتاب: شعر،داستان،دلنوشته،رمان،کتاب کودک، کتاب کار،ترجمه کتاب، سفرنامه،زندگینامه،نمایشنامه،فیلمنامه و… با شرایط ویژه و تبدیل پایان نامه ارشد و رساله دکتری به کتاب با بهترین شرایط و اکسپت مقاله همایشی، کنفرانسی در یک هفته در
انتشارات بین المللی حوزه مشق
به مدیریت دکتر فردین احمدی