تمام واژگانام واژگون شد
تورا گم کرده بودم
لا به لایه خاطراتام
من نشستم که فقط بنویسم
آنچه در ذهنیتام میرقصید
جست وجو میکردم
و میگشتم و میگشتم…
به خودم آمدم آنگاه دیدم
هر چه می چکد از آه قلم
نام تو و راه تو و جای تو بود
تو شکوفا شده بودی
غنچه ها،به به ها و چهچه ها
ذهن من به درختی کهنه میماند که دستاش را
به سر جوب میکشید و
میوه دستاش میداد
عاشقانی میوه را از لب جوب میچیدند
میوه های تن من
شیرین سخنانی بودند
که دل از دلدار میربود
از قصه ی ما میوههای تازه ای می رسید
در بستر شعر
آری تو برایم شعر شدی
هر ورق ذهنیتم
هر میوه ی نارس و رسیده ام
شعر شد و شعر شد و شعر…
و هماکنون واژگانم واژگون
شعر می دهد به دسته عاشقان
✍️ محمدمعراج محمدی
🌹💎🌹💎🌹💎🌹💎🌹💎🌹💎
چاپ انواع کتاب: شعر،داستان،دلنوشته،رمان،کتاب کودک، کتاب کار،ترجمه کتاب، سفرنامه،زندگینامه،نمایشنامه،فیلمنامه و… با شرایط ویژه و تبدیل پایان نامه ارشد و رساله دکتری به کتاب با بهترین شرایط و اکسپت مقاله همایشی، کنفرانسی در یک هفته در
انتشارات بین المللی حوزه مشق
به مدیریت دکتر فردین احمدی