غزلی نوشته لیلی تا رسد به دست مجنون…. تو بخوان از کلام ام که شدم بی تاب و داغون…. من و این شعرهای لنگان غرق یک وحشت و سراب …. مینویسم از یک غزل که شده خاموش و بی تاب….. دیدار دو گوی مشکی چشمان خمارت ، میبرد جان از […]
دسته: قلم شما
اثری از حمید درکی
داستایوسفکی روح عصیان گر آندره ژید می گوید : هیکل عظیم تولستوی هنوزهم افق را فرا گرفته است ، اما هر قدرازآن دورمی شویم بلندترین قله که پشت قله مجاورش مخفی است ، ظاهر می شود. این قله داستایوسفکی است که درپشت سرتولستوی غول آسا مشاهده می شود . […]
اثری از زهره غیاثی
توبگوماه کجاست من خودم میدانم به کجابایدرفت تاببینم رویَش و درآغوش بگیرم آن را توبگوماه کجاست که من هرشب تنها فارغ ازچشم حسودان میشوم لبریزاز عطش بی پایان ازرخ اویی که من به حسرت بودم تادرآغوش بگیرم آن را… توبگوماه کجاست شایدهرگزآسمان نتوانددانست که سکوت ماهتاب ازغم هجرانش می تراودازخود […]
اثری از زهرا عباسی
نام ترانه : (سردرگم) ترانه سرا : (زهرا عباسی) سنگینی بغضای وهم آلود سرتاسر این دردو پوشونده سردرگمم مثل یه موجی که از ساحل خوشبختی جامونده دور از منی و خاطرات تو با قلب من همراه و دم سازه ساز دلت کوک ولی یک روز مثل دل من […]
اثری از پرستو مهاجر
( عطارباشی ) نویسنده : پرستو مهاجر مجنون که شدم لیلی شدن را کم آوردم آوای دلم را با کدامین ساز باید بنوازم ، بند بند وجودم پاره می شود دلم به لرزه می افتد با خود می گویم که آیا لیلی شدم ….. بوی مغازه عطاری را […]
اثری از احمد صوفی
بگذار! برای آخرین بار دلتنگت شوم آن قدر که هر غروب برای دیدنت پشت همین پنجره ی لعنتی بایستم و خیال کنم تا چند دقیقه ی دیگر تو از پشت گلهای کاغذی توی حیاط با لبخندی قرمز برایم دست تکانی می دهی بگذار! فکر کنم هنوز هم دوستم داری و […]
اثری از سمیرا محمدی
در پیلهی تنهاییات هستی همان جا باش… تو خواب ابریشمیات بر هم مزن هرگز شاید به پروانه شدن عادت نکردی تو امّا بدان، رمزش فقط در پیله پنهان است… تو در سکوت، اندیشه کن اندیشهات،تنها فقط پرواز یک مکث کوتاه سرعتی بالا تو آسمان را فتحِ بالت کن پروانگی اصل […]
اثری از فهیمه رزاقی
اثری از فهیمه رزاقی در درونش ترسی از نامردمان لحظههایش را جهنم میکند موج پیکار هوس بر پیکرش دامن زن را پُر از غم میکند در دلِ جامعهای پر ز هوس اینهمه بیدینی و تبعیض چیست چونکه زن از هر کمال بهرهور است اینهمه پنهانی و تعریض چیست او […]
اثری از واله مختاری
زن که باشی اثری از واله مختاری گاهی از تمام دنیا دلت یه گوشهی دنج میخواد که بری بشینی، چشماتو ببندی و خالی کنی ذهنت رو از هرچه مشغلهست! سبک بشی و با یه ذهن سفید برگردی! گاهی هم دلت میخواد برای رها شدن ذهنت بشینی چند بیت شعر سنجاق […]
اثری از بتی کبیری
اثری از بتی کبیری(غزل) آبستن غزل بودم شعر ی در من بیقراری میکرد بیتابیهایم راچنگ انداختم تا ضجههایم را قورت دهم واژهها درد بود رنج سقف نگاهم را گرفته بود هر چه چنگ انداختم کلمه از کلمه تکان نخورد تو که رفتی تمام قافیهها را بالا آوردم. […]