اثری از بانوی هنرمند زهرا آهن
یک عاشقانه طولانی
که از شکستگی شیشه ها نوازش دید
و می جهد به دلم لاخه نور باریکی
شبیه جنبش یک گرد باد طولانی
هجوم خاطره ای از تو بی قرارم کرد
ندیده ام به خودم رنگ هیچ آهنگی
طلوع زخمهی انگشت تو سه تارم کرد
هلال پیرهنم میل چاک خوردن داشت
تپش گرفت سرودم که بت پرست توست
به آیه های نگاهت دلم چه مومن شد
به رستخیز و به شق القمر که دست توست
قسم به پاکی آغوش مهربان خودت
قسم به آتش سوزان که بوسه مظهر توست
نگفته ام به کسی شرح شرم لبخندت
«تبارک الله از این فتنه ها که در سر توست»
مرور می شود انگار طعم سیگارت
به روی خون لبم چون همیشه بوی توست
انار بغض نفس گیر آخرین دیدار
«شبیه گونه ی سیبم که در گلوی توست»
دوباره پرت شدم در اتاق تنهایی
نمور و سرد و سیاه است اجاق تنهایی
ولی برابر او من نمی زنم زانو
فرو نمی دهم از غم بزاق تنهایی
تو در منی چه هراس از مسافت دوری؟!
به آن لطافت گلبرگ های شیپوری
قسم که با تو دمی من نپَژمُرم هرگز
عبور می کنم از دردهای دستوری
قسم به غربت معنا درون این دنیا
میان چنته ی شعرم بساط آهی نیست
که حرف دل شد و باید بگویمت ای عشق!
برای خستگی ام جز تو جان پناهی نیست
❤️🌹 چاپ انواع کتاب: شعر،داستان،دلنوشته،رمان،کتاب کودک، کتاب کار،ترجمه کتاب، سفرنامه،زندگینامه،نمایشنامه،فیلمنامه و… با شرایط ویژه و تبدیل پایان نامه ارشد و رساله دکتری به کتاب با بهترین شرایط و اکسپت مقاله همایشی، کنفرانسی در یک هفته در
انتشارات بین المللی حوزه مشق
به مدیریت دکتر فردین احمدی
درود بر شما
از آنجا که هر دو بیت در مصرع های زوج هم قافیه هستند،بند اول شعری که قرار دادید یک بیت کم دارد.
در اینترنت آن را پیدا کردم:
پس از تمامی آن مرگ های پی در پی
شروع میشوم از آن اتاق تاریکی