دیشب
دنبال عکس هایت می گشتم دیشب
اصلا گمان نداشتم که حتی دانه ای عکس ، با هم نداریم . بی هیچ فکری ، فقط دنبال می کردم ، خاطراتت را . اندکی تامل هم لازم نبود و شاید ذره ای تردید ، در دوست داشتنت . نه که ندانم ، می دانستم . ولی چنان با قلب و روحم عجین شده ای که ، احساست می کردم ، حتی بدون هیچ نشانه ای از خود . دیشب چنان تکاپو داشتم ، در پیدا کردنت که اشک هایم هم سر ریز به دنبال تو کوچ کرده بودند .
نمی دانم ؛ چنان که هستی ، باید وانمود کنم ، حضورت را . و شاید باید خیالت را به همراه خویش ، چمدان کنم در دست ، هر لحظه . گویا در پس تمامِ این هزار ها ، یک راه مانده ؛ یک راهِ نه چندان پیش و نه چندان پس از آن راه ها که به هر سمتش می روی ، راهی جز خود نمی یابی و دوباره بر می گردی به همان نقطه یِ اول . نمی دانم ؛ ولی در اندیشه یِ پیدا کردنت کنارم در قابِ عکسِ دونفره ای ، ساعت ها وقت گذراندم ، ولی با آنکه می دانستم پیدایت نیست ، پیدایت نبود که نبود .
چه خیالِ باطلی است ؛ آن گاه که راهی را می روی که قبل ها رفته ای و آخرش را هم مانند کفِ دستت ، خوب ِ خوب می دانی .
چه بگویم از دیشب و از حالی که داشتم ؛ وقتی انتظار ، دستانم را می فشرد و می سپرد به کبودی بی احساس . وقتی چنان بی هوش از تو بودم که نفهمیدم ، دستانم پر شده از هیجانِ یادِ حضورت در من . و وقتی دستانم را لمس می کردم ، لوس شده بودند از احساس . چه بگویم ؛ وقتی سراسر اندامم با تو عکس دونفره داشت و حتی یکی هم آشکار نبود .
وقتی دلی می تپید و در دست خفه می شد ، ولی انتظاری به آغوشش نمی کشید . همه یِ شب را دنبالِ تو گشتم ، می دانستم نیستی ، ولی ؛ چونان دیوانگان در وادیِ حیرت زده ات ، سپری کردم شب را . مگر چه می شود ، با خیالت آسوده بود ، آسوده یِ آسوده یِ آسوده . نمی شود این را از من گرفت .
این احساس ، سراسر زنده است هنوز . زیر نبضِ پیراهنم . کنارِ پلکِ چشمانم . همزمان با قدم زدن هایِ مادر . چقَقَقَقَدر این احساس را دوست دارم . چقَقَقَدر این احساسِ ماندنی را دوست دارم ، می بوسمَش و در کنارش می نشینم تا صبح ، خوابِ دلنشینِ شب هایِ من تمام رنگین کمان است با حضورِ همیشه ات در من . بخواب زیبایِ من ، بخواب .
من تو را در قلبم تماشا می کنم. من تو را در سینه ام احساس می کنم . من با تو در تمامِ افکارِ پراکنده ام ، پرسه می زنم . و تو می مانی و تو می مانی و تو می مانی و نه چند عکسِ یادگار . دوستت دارم خوابِ دلنشینِ شب هایِ روشنم .
بامن بمان تا همیشه ، تا ابدهایِ یکسره یِ دنباله دارِ بودن هایِ سراسر احساسِ نابِ زندگی ، با استشمامِ دل انگیزِ دوست داشتن هایِ بی هوایِ داشتن هایِ بی دریغ .
💎💎💎💎
چاپ انواع کتاب:
شعر،داستان،دلنوشته،رمان،کتاب کودک، کتاب کار،ترجمه کتاب، سفرنامه،زندگینامه،نمایشنامه،فیلمنامه و… با شرایط ویژه و تبدیل پایان نامه ارشد و رساله دکتری به کتاب با بهترین شرایط
و اکسپت مقاله همایشی، کنفرانسی در یک هفته در
انتشارات بین المللی حوزه مشق
به مدیریت دکتر فردین احمدی 👇