آه ای فصلِ خزان، کاش بمانی با من
کاش هرگز نرود یادِ تو از شب هایم
من که از غربتِ ایامِ تو، دل شاد شدم
و تبِ شعر، شده هستیِ این لَب هایم
آه ای فصلِ خزان، کاش بمانی با من
من که دستانِ تو را، پای درختان دیدم
من که با هر قدمم توی خیابان غم را
از هوای خوشِ عاشقانه ات می چیدَم
آه ای فصلِ خزان، کاش بمانی با من
تازه عادت به صدای گریه هایم کردم
گریه هایی که درونِ دلِ شب های بلند،
می شد هر لحظه دوای سینه ی پُر دردَم
آه ای فصلِ خزان، کاش بمانی با من
مثلِ تو، هیچ کسی بر دلِ من، غم نگذاشت
من خوشم با غم و زخمی که به جا بگذارَد
بر دلم جز تو کسی، این همه مرهم نگذاشت
آه ای فصلِ خزان، کاش بمانی با من
من غم انگیز ترین خاطره ی پاییزم ”
من همانم که شبی عشق، به تاراجش بُرد”
جامِ دردی شده ام، کز غمِ خود، لبریزم
✍️ سمیه شکیبا
💎💎💎
چاپ انواع کتاب:
شعر،داستان،دلنوشته،رمان،کتاب کودک، کتاب کار،ترجمه کتاب، سفرنامه،زندگینامه،نمایشنامه،فیلمنامه و… با شرایط ویژه و تبدیل پایان نامه ارشد و رساله دکتری به کتاب با بهترین شرایط
و اکسپت مقاله همایشی، کنفرانسی در یک هفته
در
انتشارات بین المللی حوزه مشق
به مدیریت دکتر فردین احمدی 👇