و عشق شعله شد و جسم نیمه جانم سوخت
ز خاطرات به لب آمده زبانم سوخت
درآن زمان که دلم درد را نمی فهمید
گدازه بود و تب سرد را نمی فهمید
میان کوچه تو را دیدم و اسیر شدم
به عشق روی تو من عاشقی دلیر شدم
سلام دختر زیبای دشت آهو جان
کشیده طعملبانت مرا به نارستان
بخند تا گل سرخ انار باز شود
شکوفه های اقاقی پراز نیاز شود
تو طعمخوب عسل را به کاممن بچشان
نسیمروحنواز بهشت را برسان
به من بگوکه دلت تشنه ی نگاه من است
به چشم تو نم اشکی است از گناه من است
اسیر آتش و آهم قفس کم آوردم
به عشق پاک و زلالت نفس کم آوردم
دلم به وسعت دریای بیکران تنگ است
زمانه تنگ زمین تنگ و آسمان تنگ است
چگونه وصف کنم اشک سیل شد بی تو
ومرگ طعم خوشی باب میل شد بی تو
نفس بگیر از آهمکه بیتو می میرم
شراره ام که از عشقت زبانه می گیرم
بیا و روزنه ای را به قلب من وا کن
وشعله های غم عشق را تماشا کن
✍️زهرا ارواحی
🌹🌹🌹
چاپ انواع کتاب:
شعر،داستان،دلنوشته،رمان،کتاب کودک، کتاب کار،ترجمه کتاب، سفرنامه،زندگینامه،نمایشنامه،فیلمنامه و… با شرایط ویژه و تبدیل پایان نامه ارشد و رساله دکتری به کتاب با بهترین شرایط و اکسپت مقاله همایشی، کنفرانسی در یک هفته در
انتشارات بین المللی حوزه مشق
به مدیریت دکتر فردین احمدی