اثری از بانوی هنرمند نرگس صرافیان طوفان/ انتشارات حوزه مشق
برایم چای می ریزی؟
بغلم میکنی؟
بغلم میکنی وقتی اضطراب،
محاصرهام کرده و دارم رنج میکشم؟
وقتی از درون متلاشیام و از بیرون آرام؟
بغلم میکنی که دردهام بریزد
و پاییز غمگینم بهار شود؟
دستانم را میگیری تا هزاران گنجشک غمگین،
درون سینهی من آرام بگیرد؟
نگرانم میشوی؟
غصهام را میخوری وقتی که زل میزنم به نقطهای
و آرام و بیصدا غصه میخورم؟
نهایت تلاشت را میکنی؟
برای اینکه حال من خوبتر شود؟!
همیشه برای آدمهای غمگین چای ریختهام
و این نهایت تلاش من برای آرام کردنشان بوده.
نهایت تلاشم برای اینکه زمستان کسی را بهار کنم.
گاهی حجم دردها بیش از ظرف تحمل آدمهاست
و آدمها حق دارند غمگین باشند.
دردهایی هست که نمیتوان از آنها حرف زد،
و رنجهایی هست که نمیتوان آنها را شرح داد.
چیزی نپرس، فقط سستیِ شانههای سنگینم را ببین،
سرت را به نشانهی همدردی تکان بده و در آغوشم بگیر.
که همین شانههای امن تو برای من کافیست.
هوا سرد است
برایم چای میریزی؟
❤️🌹
چاپ انواع کتاب:
شعر،داستان،دلنوشته،رمان،کتاب کودک، کتاب کار،ترجمه کتاب، سفرنامه،زندگینامه،نمایشنامه،فیلمنامه و… با شرایط ویژه و تبدیل پایان نامه ارشد و رساله دکتری به کتاب با بهترین شرایط
و اکسپت مقاله همایشی، کنفرانسی در یک هفته در
انتشارات بین المللی حوزه مشق
به مدیریت دکتر فردین احمدی