۱/لطفاً خودتون رو برای مخاطبین ما معرفی کنید. زهرااحمدیفولادی هستم. متولد سال ۱۳۸۰
۲/علاقه ی شما به ادبیات از چه زمانی شروع شد؟ از بچگی این علاقه همراهم بوده. از همون زمان دنبال خوندن و نوشتن بودم و برام ارزشمند بود.
۳/از چه زمانی نوشتن برای شما جدی شد؟ تقریبا سه سالی میشه که جدیتر شده.
۴/نظر خانواده در مورد نوشتن شما چه بود؟ به صورت کلی موافق و همراه بودن
۵/ در چه قالبهایی مینویسید؟ اوایل بیشتر به صورت دلنوشته بود ولی از یه جایی انواع داستانهای کوتاه و بلند رو هم شروع کردم.
۶/در بین نویسندگان بعد از انقلاب کدام را موفق میدانید؟ محمد دولت آبادی
۷/به نظر شما نوشتن قابل یاد گرفتن یا ذاتی است؟ به نظرم تا زمانی که فرد اون استعداد و ذوق درونی رو نداشته باشه نمیتونه ارتباط عمیقی با نوشتن بگیره.
۸/موضوعات و مضامین نوشتههای شما بیشتر چیست؟ امید به زندگی عشق
۹/آثار چه نویسندگانی را بیشتر مطالعه میکنید و در نوشتن تحت تاثیر کدام نویسنده هستید؟ سعی کردم قلمهای مختلف رو بخونم که باعث رشد قلم خودم شد و طبیعتا از نویسندههای زیادی تاثیر گرفتم مثل سیمین دانشور، رسول یونان، روزبه معین و نویسندگان بزرگ دیگه..
۱۰/به عنوان نویسنده جوان انتظار دارید در نوشتن به چه افقی دست پیدا کنید؟ حقیقتاً دوست دارم نوشتههام ماندگار بشه و امید و عشق رو به قلب آدمها هدیه کنم.
۱۱/چه آثاری از شما به چاپ رسیده؟ به رنگ رخسار تو انتشارات حوزه مشرق
۱۲/انجمن ها چه تاثیری بر نوشتن شما گذاشته است؟ باعث شد تخصصی تر از قبل به ایم مقوله توجه کنم. در پایان یکی از متنهاتون رو برای ما بخوانید. این متن رو توی اولین کتابم چاپ شده و واقعا برام ارزشمنده: ” برای من از افکارت نشانه بیاور من میان تلاطم جسم آدمیان، میان هجوم تلخیها، به شیرینی اتصال دو روح نیازمندم.”