۱/لطفا خودتون رو برای مخاطبین ما معرفی کنید. با عرض سلام و درود بیکران، معصومه گراوند هستم کارشناس روانشناسی و ممدکار مرکز توانبخشی
۲/علاقهی شما به ادبیات از چه زمانی شروع شد؟ تا جایی که یادم میاد اوقات فراقتم رو با خوندن رمان و کتاب پر کردم و دوران مدرسه هم زنگ فارسی و ادبیات از زنگ های مورد علاقم بود.
۳/از چه زمانی نوشتن برای شما جدی شد؟ با توجه به علاقه من به نوشتن ،در سن نوجوانی و تقریبا۱۶سالگی یه متن ها و دلنوشته هایی مینوشتم که با استقبال اطرافیان روبه رو میشد و همین استقبال باعث شد عمیق تر به نوشتن فکر کنم و به دنبال پیشرفت در این زمینه باشم.
۴/نظر خانواده در مورد نویسندگی شما چه بود؟ به لطف خدا خانواده من در هر زمینه ای که فعالیت کنم مشوق من هستن و تا حد توان به پیشرفتم کمک میکنن، در حوزه نویسندگی هم همینطور بوده.
۵/در چه قالبهایی مینویسد؟ نوشته های من غالبا عاشقانه هستن و گاها به مضامین اجتماعی و مشکلات جامعه و ارتباطات اجتماعی میپردازم.
۶/در بین نویسندگان بعد از انقلاب کدام را موفق میدانید؟ نویسنده های مورد علاقه من جناب محمود دولت آبادی و عباس معروفی هستن که نوشته هاشون میتونن اعماق قلب و روح منو لمس کنن.
۷/به نظر شما نویسندگی قابل یاد گرفتن یا ذاتی است؟ هستن کسانی که ذاتا نوشتن رو بلدن و استعداد ذاتی در این زمینه دارن ، اما بخش عمده ای از نوشتن در مرحله اول برمیگرده به علاقه افراد به نوشتن و در مرحله دوم نیازمند آموزش های صحیح در حوزه نوشتنه.
۸/موضوعات و مضامین نوشتههای شما بیشتر چیست؟ من سعی میکنم نوشته هام حرف دل آدمای امروزی مخصوصا جوان های امروزی باشه، مشکلات جامعه و همچنین مشکلات روابط جنسیت های فعلی رو به تصویر بکشم و تا حد توان رفتار درست وانسانی رو روی کاغذ بیارم.
۹/آثار چه نویسندگانی را بیشتر مطالعه میکنید و در نوشتن تحت تاثیر کدام نویسنده هستید؟ عمده اوقات فراغت من به مطالعه میگذره، و زیاد فرقی نداره نوشته ی چه کسی باشه، به عقیده من از یک کتاب صد صفحهای دو صفحهش به درد من بخوره و من بتونم دوتا مورد از اون کتاب یاد بگیرم نویسنده حق قلم رو ادا کرده و من به هرآنچه که میخاستم از اون کتاب رسیدم.
۱۰/به عنوان نویسنده جوان انتظار دارید در نویسندگی به چه افقی دست پیدا کنید؟ مسلما هرکسی دستی به قلم میبره دوست داره نوشته هاش رو همه بخونن و حتی در سطح بین المللی به جایگاهی برسه، و منم از این امر مستثنا نیستم.
۱۱/چه آثاری از شما به چاپ رسیده و در چه جشنوارههایی شرکت کرده و برگزیده شدهاید؟ متاسفانه به دلیل مشغله های مختلف تا حالا فرصت نشده علاقه قلبی من به چاپ کتاب به مرحله عمل برسه و هنوز در روزهای اولی حرکت به سوی عملی کردن ایده های نوشتاریم به سر میبرم.
۱۲/انجمنها چه تاثیری بر نوشتههای شما گذاشته است؟ در انجمن ها شرکت نکردم و چاپ نوشته هام به پیشنهاد یک دوست نویسنده بود.
و در پایان یکی از نوشتههاتون رو برای ما بخوانید
. دنیا با مُسکن ها جای قشنگ تری میشه؟ نه! مسکن ها نمیتونن واقعیت رو تغییر بدن و صرفا اونارو وارونه میکنن. تا حالا دقت کردی که چرا آدما مشاور ها و روانشناس ها رو دوست دارن ولی از روان کاو ها فراری هستن؟ جوابش همین مسکنه! روان کاو تورو به گذشتت میبره، تورو با واقعیت رو به رو میکنه، که زشته ! بو میده! ولی روانشناس میگه بیا عطر بزن ببین چه خوش بو میشی! با این وجود خیلی ها دوست دارن فریب بخورن! به طوری که اگر بیشعوری هم درد بود، خیلیا مسکن می خوردن و به کارشون ادامه میدادن…